چکیده
برخی از مستشرقان غیر مسلمان و همچنین چند نویسنده مسلمان شبهه ای را مطرح نموده اند که قران از فرهنگ عصر نزول تاثیر پذیرفته است؛ زیرا مطالب عرشی این کتاب الهی به فراوانی با آنچه در زمان و مکان نزولش میگذرد و وجود دارد، پیوند میخورد و ارتباط مییابد، به گونه ای که شناخت فرهنگ زمانه در شناخت درست و دقیق آنچه در آیات بسیاری از قران مجید به چشم میخورد، مؤثر است و مولفههایی از فرهنگ عصر نزول در زمینه اعتقادات، باورها و آداب و رسوم جاهلیت، خرافات و... در قران راه پیدا کرده است که در مواردی فهم پیام الهی بدون شناخت فرهنگ معاصران نزول قران ممکن نیست، این مطلب وابستگی احکام و قوانین قران به عصر نزول را میرساند و با جاودانگی و جهانی بودن قران منافات دارد. مسئله تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر پیامبر(ص) از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که این مسئله میتواند رازگشای برخی آیات مرتبط با عقاید، آداب و رسوم عرب جاهلی باشد و به فهم و تفسیر بهتر قرآن کمک کند. پذیرش تاثیرپذیری مطلق قرآن از فرهنگ عرب جاهلی پیامدهای ویرانگر در حوزه تفسیر و علوم قرانی دارد و عملا قرآن را به کتابی تاریخ مند تبدیل میکند و از صحنه زندگی اجتماعی و سیاسی بشر خارج میکند.
پژوهش حاضر به بررسی این شبهه پرداخته تا پاسخی روشن به این شبهه داده شود. این پژوهش در سه فصل تدوین شده است. نخستین فصل شامل دو گفتار است. گفتار اول به کلیات اختصاص مییابد و پیشینه تحقیق، تاریخچه استشراق، انگیزههای استشراق(تبشیری، استعماری، علمی) بیان میشود. در گفتار دوم واژههای کلیدی فرهنگ، زمانه، استشراق، مفهوم شناسی میشوند. فصل دوم نیز در دو گفتار آمده است در گفتار اول ویژگیهای فرهنگ زمانه در سه حوزه اخلاق، عقاید، آداب و رسوم و رفتار بیان میشود و به اجمال با برخی از باورها، گرایش ها، رفتارها و خلق و خوی عربهای جاهلی آشنا میشویم. در گفتار دوم چگونگی مقابله قرآن با فرهنگ زمانه در این سه حوزه بررسی میگردد و این نتیجه بدست میآید که قرآن کریم بر اوصاف نکوهیده دوران پیش از اسلام و مقارن با بعثت پیامبر(ص)حمله برده و از پیروی آنها نهی کرده است و در مقابل الگوهای پسندیده ای را در زمینه اخلاق و عقاید و رفتار ارائه داده است. فصل سوم این تحقیق از چهار نقد تشکیل شده است. در نقد اول خاستگاه شبهه تاثر قران از فرهنگ زمانه که مشتمل بر خاستگاه تاریخی و نظری است تبیین و بررسی میشود و روشن میگردد که چگونه فرضیه اثرپذیری تحت تأثیر علل و عواملی مطرح و مورد قبول قرار گرفته که با اندکی تأمل در این خاستگاهها، این حقیقت عیان میشود که طرح فرضیه اثرپذیری مبتنی بر آنها به هیچ وجه قابل قبول نیست. در نقد دوم این دو شبهه که اگر قران برای همه زمانها و مکانهاست، چرا از اصطلاحات و فرهنگ رایج عربستان استفاده کرده است؟ و آیا احکام و قوانین قران مربوط به عصر پیامبر(ص) بوده و امروزه کارآیی علمی و عملی ندارد؟ بررسی و پاسخ داده شده و روشن میشود که اگر در قرآن مجموعهای از اصطلاحات، واژهها، مسائل فکری و رفتاری عربستان ظهور کرده، مقتضای طبیعت هدایت و تربیت است و بدلیل جاودانگی احکام و قوانین قران این هدایت و تربیت شامل آیندگان نیز میشود. در نقد سوم، این شبهه که آیا قران که فرهنگ اعتقادی، اجتماعی و حقوقی و... اعراب را امضا یا اصلاح کرد، نشانه متاثر شدن از فرهنگ زمانه است؟ مطرح و بررسی شده است. در نقد چهارم عمومیت احکام و قوانین قران در همه زمانها و مکانها را با استفاده از دو ویژگی جاودانگی و اعجاز قران پاسخ میدهیم.
کلیدواژهها: قرآن، فرهنگ زمانه، جاهلیت، مستشرقان، شبهات مستشرقان، تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه، نحوه برخورد قرآن با فرهنگ زمانه.
مقدمه
قرآن موهبتی است بی همتا و تنها یادگار آسمانی در میان بشر است. ویژگی منحصر به فرد قرآن، دخالت نداشتن هیچ بشری حتی پیامبر الهی در شکل گیری آن است. لفظ و معنای قرآن، خدایی است و هیچ تغییر و تحریفی نیز از سوی بشر در آن صورت نگرفته است. بنابراین، دخالت هر نوع عامل انسانی در قرآن و متاثر شدن آن از فرهنگ زمان، عادات، عقاید، جهان بینی و باورهای علمی عصر نزول، مردود است.
برای پژوهشگر رویدادهای اعصار مختلف تاریخ، این حقیقت دردناک روشن میشود که هیچ دینی از ادیان آسمانی مانند اسلام از پگاه ظهور و گسترشش با چنین مقاومت سرسختانه ای از سوی مشرکان، ملحدان و صاحبان زر و زور و تزویر روبرو نشده و پیروان هیچ دینی از ادیان مانند مسلمانان و مؤمنان به اسلام از سوی نیروهای شیطانی شرک جهانی دچار رنج و شکنجه نگردیده اند.
شبهه ای که از زمانهای نه چندان دور در محافل علمی از سوی برخی مستشرقان و اسلام شناسان غیرمسلمان و هم چنین چند نویسنده مسلمان مطرح شده، این است که قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول تأثیر پذیرفته و عناصری از آن فرهنگ به متن قرآن راه پیدا کرده است که نشان گر وابستگی به عصر خاص و مردم جزیرة العرب است.
شیوههای مکر و نیرنگ دشمنان همواره گوناگون بوده و هست، این شبهات و اندیشه شرق شناسی میتواند نیرویی ستمکار از مخالفان اسلام و مسلمانان را نمایندگی کند و مفهوم این اندیشه میتواند شامل حال هر اندیشه غربی یا شرقی غیراسلامی باشد که میراث دینی و مدنی شرق مخصوصا شرق اسلامی را به بهانه بررسی و پژوهش مورد تهدید و تجاوز و تحریف قرار دهد.
این نوع از اندیشه انسانی منحصر به فرد است؛ چرا که پژوهندگان آن با وجود اختلاف در عقاید، فرهنگ، زبان و ملیت، به پژوهش در دینی میپردازند که به آن ایمان ندارند، آنگونه که شرق شناسان چنین میکنند. اندیشه ای که بیش از ده قرن از تاریخ آن میگذرد و همچنان با شیوهها و روشهای علمی، یک هدف شوم را دنبال میکند هر چند که ابزار آن در طول تاریخ بس بلندش گوناگون بوده است.
این پژوهش پیرامون یکی از شبهات مستشرقان (تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه) به دور از هر گونه جوسازی، پرده از طبیعت و واقعیت این شبهه بر میدارد و آن را در ترازوی علم و عقل مینهد و به بیان گفتار آنان و استخراج دلایل و انگیزههای بیان این شبهات و نقد و بررسی آنها میپردازد و بدنبال پاسخی مناسب به منظور روشن نمودن افکار حق جو و انجام وظیفه به ساحت مقدس قرآن و پیامبر عظیم الشان اسلام است.
نظرات