چکيده
یکی از چالشهای عصر حاضر مسئله آزادی عقیده است. آزادی شعاری است مشترک در بسیاری از مکتبها و نحلههای فکری موجود در دنیا اما مقوله ای است که نه تعبیر همگان از آن یکسان است و نه همه بر محدوده آن توافق دارند. آزادی عقیده که یکی از وجوه آزادی به شمار میرود و در تاریخ حیات بشری از جمله مهمترین مطالبات انسان بوده است، دارای ابعادی گوناگون میباشد، مانند داشتن عقیده ، بیان عقیده، تفتیش عقیده، تحمیل عقیده و همچنین تغییر عقیده و مذهب. درمورد آزادی عقیده دو رویکرد متفاوت در اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر وجود دارد آنچه در یک نگاه اجمالی بدست میآید این است که اسناد جهانی حقوق بشر بر اساس مبانی فکری دنیای غرب شکل گرفته است و مبتنی بر فرهنگ اومانیستی غرب و انسان محوری است، لذا آزادی عقیده به صورت مطلق خصوصا در مورد تغییر عقیده و مذهب به رسمیت شناخته شده است، اما از منظر اسلام هر چند آزادی عقیده امری محترم است و اسلام در دعوت دینی خویش بدان ملتزم میباشد و در بعد سیاسی نیز آن را به رسمیت میشناسد، اما برای آن حد و مرزی را تعریف کرده است.
این نوشتار درصدد بررسی تطبیقی آزادی عقیده در اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر از حیث مبانی نظری و ابعاد آن خصوصا در زمینه تغییرعقیده و مذهب است که در فرهنگ اسلامی ازآن به ارتداد تعبیر میشود. آنچه میتوان بدان اشاره کرد این است که دیدگاه اسلام به لحاظ نظری در بعد بیاتن عقیده، تحقق بخشیدن به عقیده متفاوت با اسناد بین المللی حقوق بشر است و اسلام قائل به آزادی عقیده در تمام ابعاد بصورت مطلق نمی باشد. پژوهش حاضر در سه فصل تدوین شده است: فصل اول شامل مبادی معرفتی آزادی عقیده میباشد. در فصل دوم مبانی نظری آزادی عقیده در اسلام و غرب بیان شده و به تفصیل به هرکدام از این مبانی پرداخته ایم و در فصل سوم ابعاد آزادی عقیده در اسلام و غرب بیان شده است و در ادامه به بررسی تطبیقی دیدگاه اسلام و اسناد جهانی حقوق بشر پرداختهایم.
نظرات