به گزارش روابط عمومی، بانو مجتهده معصومه گل گیری در نشست علمی پژوهشی «تأثیر بلایای فراگیر بر غفلتزدایی انسان معاصر از منظر متون اسلامی» که از سوی معاونت پژوهش جامعه الزهرا علیهاالسلام به صورت مجازی برگزار شد، عنوان کرد: پرسشی که امروز ما در برابر آن قرار داریم، این است که چرا با وجود رحمانیت و رحیمیت خداوند متعال، شرور و نقایصی در این عالم تحت حوادث سختی که بر انسان میگذرد، به وجود میآید؟.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران افزود: از طرفی خداوند متعال را رحمان و رحیم میبینیم و از طرف دیگر با حوادث و چالشهای سختی رو به رو هستیم؛ آیا این حوادث سخت ارتباطی با اعمال انسانها دارند؟، چنانچه مشهور است و برخی نادانسته درباره مسائلی مثل زلزله و سیل از خشم طبیعت نام میبرند آیا این حرف صحت دارد؟. آیا حوادث طبیعی به خاطر گناهانی است که انسانها در روی زمین انجام میدهند؟ اگر این سخن صحت دارد، یعنی حوادثی که در جهان روی میدهد با اعمال انسانها مرتبط است. آیا قرآن کریم و روایات ما در این باره سخنان و رهنمودهایی دارند که ما بتوانیم به آنها تمسک جوییم؟ آیا رخداد این حوادث با مسئله مهربانی خداوند منافات ندارد؟ آیا این حوادث سخت و حوادث سهمگین مانند سونامیها، زلزله ها، سیلها و غیره با عدل الهی و اینکه خداوند جز عدالت از او سر نمی زند منافات ندارد؟ همه اینها سوالاتی است که باید پاسخ داده شود.
بلاها و شرور عدمی در اثر فقدان امور وجودی به وجود میآیند/وظیفه انسان رفع امور عدمی است
وی یادآور شد: اساسا بلاها و چیزهایی که ما آنها را «شرور» مینامیم، به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود، یک دسته بدیها و شرورهایی که در واقع امور عدمی هستند، یعنی از فقدان بعضی از چیزهایی که وجودی هستند، ناشی میشوند؛ مانند جهل، فقر، بیماری، ناتوانی، ظلم و ستم و از این قبیل، امور عدمی هستند و با این که قابل مشاهده هستند و از وجود آنها رنج میبریم، اما امور عدمی محسوب میشوند.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران بیان داشت: امور عدمی به معنای ملموس نبودن نیست، بلکه امور عدمی وجود دارند، منتها این امور از نبود بعضی امور لازم در زندگی انسان به وجود آمدند، به عنوان مثال جهل ناشی از عدم دانایی است و وقتی دانایی و آگاهی در فردی وجود نداشته باشد، جهل به وجود میآید پس نادانی یک امر عدمی است و نه امر وجودی.
بانو مجتهده گل گیری ادامه داد: فقر نیز یک امر عدمی است، فقر قابل مشاهده و ملموس است و آثار مخرب فراوانی دارد تا جایی که در روایات آمده، فقر موجب کفر است و همچنین بیان شده «الفقر موت الاکبر»، همچنین تعابیر مختلفی در زمینه فقر و نکوهش آن در روایات و قرآن کریم آمده و برنامههای فراوانی برای زدودن فقر و مبارزه با فقر در اسلام مطرح شده است. اما فقر ناشی از تلاش نکردن فرد است و اگر کسی با فقر مبارزه نکرد و اقتصاد خود را نساخت، زمینه فقر و نادانی را برای خود فراهم کرده است. بنابراین فقر یک امر عدمی است.
وی اضافه کرد: ظلم و ستم هم همین گونه است. عدالت یک امر مطلوب و وجودی است که باید آن را ایجاد کرد و اگر عدالت اجرا نشد، ظلم و ستم جایگزین میشود و نبود عدالت مساوی با امر عدمی است. نبودنها و خلأ اموری که مورد نیاز ما هستند، فقدانهایی هستند که از آنها به امور عدمی یاد میکنیم.
رئیس مجمع نمایندگان طلاب و اساتید جامعه الزهرا علیهاالسلام خاطرنشان کرد: کسانی که برای عالم دو خدا قائل هستند و تحت عنوان یزدان و اهریمن از آن یاد میکنند، چون میبینند خدا مظهر و عامل همه خیرات است و جز خیر از خداوند صادر نمیشود، اما چون انسانها تلاش نمیکنند و دستور انبیا و اولیا را انجام نمیدهند، به امور عدمی مبتلا میشوند. پس آنچه را که نمیتوان به خدا نسبت داد به جهت این است که امور عدمی هستند نه این که یک خالق دیگر مثل اهریمن، این موجودات شرزا و شرور را آفریده باشد.
بانو مجتهده گل گیری تصریح کرد: امور عدمی زاییده فقدانها و خلأها و نبودنها هستند و وظیفه انسان برطرف کردن این خلأها است و روایات بسیاری برای رفع این موانع و جایگزین شدن خیرات، تعالیم گسترده و قابل اجرا ارائه شده است.
شرور نسبی از یک منظر شر محسوب میشوند و از منظر دیگر خیر هستند
وی در ادامه گفت: برخی از امور شرور، عدمی نیستند و واقعیت عینی و خارجی دارند، این امور، شرور نسبی هستند مانند سیل، زلزله، آتش فشان ها، وجود میکروبها و ویروسها که امروز گرفتار مسائل و مشکلاتی از ناحیه برخی ویروسها هستیم. اینها اموری واقعیت دار هستند، منتها واقعیتی که دارند، شر محض نیستند، بلکه شر نسبی هستند. البته برای کسانی که در معرض مستقیم این مسائل قرار میگیرند، شر است چون به واسطه این امور آسیب میبینند. اما آیا اساسا زلزله و سیل شر هستند و یا خیراتی هم دارند؟.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران افزود: علم امروز و حتی علم دورانهای گذشته به خوبی با این مسئله برخورد کرده است؛ بسیاری از خیرات از ناحیه زلزلهها رخ میدهد و بسیاری از آتش فشانها مواد مذاب و نافع برای انسان را از سطوح پایین به سطح بالای زمین فرو میریزند و معادن و زمینهای حاصلخیز به وجود میآید. سیلابها بسیاری از زمینهای نامرغوب را مرغوب میکنند و وسیله کشت و زرع را فراهم میکنند. پس زلزله، سیل و غیره که برای عده ای از مردم ناپسند هستند و شرور لقب میگیرند، برای کلیت جهان اموری مثبت و مفید تلقی میشوند.
بانو مجتهده گل گیری یادآور شد: البته درباره بیماریها مثل ویروس و میکروب شاید در خلقت آنها تردید کنیم، اما با کمی دقت میبینیم در پس بدیهای خود خیراتی هم دارند، برخی دانشمندان گفتند اگر مبارزه دائمی گلبولهای سفید موجود در خون انسان با میکروبها نبود، قد انسان از 90 سانتی متر تجاوز نمی کرد، اما انسان مرتب با میکروبها مبارزه میکند و قوای انسان تقویت میشود و انسان به فکر درمان بیماری است. در مسئله سیل و زلزله و غیره امکان رویایی بشر با این حوادث وجود دارد و انسان به دنبال ایجاد ساختمانهایی است که توان مقاومت با این حوادث را داشته باشند. اگر تلاش بشر نبود بشر در حدنازلی باقی میماند اما امروز بشر در همه ابعاد توانسته ترقی کند.
وی با بیان اینکه برخی شرور، عدمی هستند و خالقی برای آنها وجود ندارد و برخی شرور هم برای عده ای شر هستند اما برای کلیت انسانها شر نیستند، عنوان کرد: خداوند به انسان کرامت بخشیده و بر بسیاری از موجودات عالم برتری داده است، انسان برای بسیاری از حیوانات شرآفرین و شرزا هست. انسانی که میتواند خلیفه خدا بر روی زمین باشد، از سوی دیگر برای بسیاری از موجودات جز زیان نمی آفریند و این مسئله نشان میدهد که کلا شرور نسبی از یک منظر شر محسوب میشوند و از منظر دیگر خیر هستند.
رئیس مجمع نمایندگان طلاب و اساتید جامعه الزهرا علیهاالسلام اظهار داشت: انسان در هر دو بخش امور عدمی و شرور نسبی میتواند تکالیفی را انجام دهد و از راهکارهای الهی و عقلی استفاده کند و برخورد مناسب در هر دو بخش داشته باشد. علاوه بر شرور عدمی و نسب، برخی شرور ناشی از نفس انسان است و از خباثتهایی که در نفس انسان است به وجود میآید.
بانو مجتهده گل گیری افزود: برخورد با شرور و رذایل اخلاقی و خبائث نفسانی در روایات به عنوان جهاد اکبر یاد شده است و کسی که با بدیهای نفسانی خود برخورد میکند مشغول با جهاد اکبر است و اگر در این حال از دنیا برود شهید از دنیا رفته است.
آیا شرور در نتیجه گناهان و یا فارغ از گناهان انسانها هستند؟
وی در ادامه با بیان این پرسش که ما در برابر بدیها و نواقص پیرامون خود چه باید بکنیم و آیا شرور در نتیجه گناهان و یا فارغ از گناهان انسانها هستند، گفت: قرآن کریم و روایات اسلامی در رابطه با امور عدمی مانند فقر و جهل و غیره راهکارهایی ارائه کرده است که مورد بحث نیست، اما اینکه اینها حکمتی را تعقیب میکنند و ناشی از گناهان بشر هستند یا نه، نشان میدهد که هر دو جهت وجود دارد.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران افزود: برخی موارد به خاطر گناهانی است که از انسانها سر میزند، حتی نوع گناهان در روایات و قرآن کریم آمده است. وقتی در آیات قرآن کریم میاندیشیم، در برخی موارد عامل اصلی حوادث تلخ، گناهانی است که از انسان سر میزند و هر نوع گناهی پیامد خاصی را میطلبد و همان پیامد برای انسان رخ میدهد. برخی حوادث هم ناشی از گناهان بشر نیستند و حکمتهای خاصی در آنها وجود دارد. اما در قرآن کریم و روایات بیشتر جانب اول را گرفته است. یعنی گناهان و بدیهایی که از انسان سر میزند، موجب ایجاد حوادث تلخ و سهمگین برای انسان است و ترک گناه باعث رفع این حوادث میشود.
بانو مجتهده گل گیری ابراز داشت: همان امور عدمی که نیاز به فعالیت ما دارد، با دعای ما و طلب خیر از خداوند متعال با کمترین تلاش میتوان امور عدمی را برطرف کرد، اما درباره شرور نسبی مثل زلزله و سیل و غیره شاید برخی به خاطر گناهان انسان و یا به خاطر حکمتهای خاص باشد.
وی اظهار داشت: قرآن کریم درباره برخی از عذابها که در این عالم رخ میدهند، به ما هشدار و آگاهی داده است، از جمله حق تعالی میفرماید تصور نکنید که همه عقوبتها به آخرت واگذار شده، در این دنیا هم در مواردی عذابهایی وجود دارد که از این عذابها به «عذاب ادنی» یا عذاب نزدیک تر نامگذاری شده است.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران افزود: خداوند در آیه 21 سوره سجده میفرماید: «وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَی دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) میچشانیم، شاید بازگردند»، همچنین خداوند متعال در آیه 20 این سوره مبارکه انسانهای فاسق را معرفی کرده و میفرماید: «وَ أَمَّا الَّذينَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النَّارُ کُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها أُعيدُوا فيها وَ قيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّذي کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ؛ و امّا کسانی که فاسق شدند (و از اطاعت خدا سرباز زدند)، جایگاه همیشگی آنها آتش است هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، آنها را به آن بازمی گردانند و به آنان گفته میشود: «بچشید عذاب آتشی را که انکار میکردید»».
بانو مجتهده گل گیری یادآور شد: در این آیه اشاره شده که در این دنیا گرفتاریهایی به وجود میآیند و علت اینکه انسانها به عذاب مبتلا میشوند این است که شاید برگردند. فلسفه ای که در این آیات شریفه بیان میشود، این است که عذاب دنیوی جهت رجوع مردمی که فاسق هستند، انجام میگیرد.
وی بیان داشت: کلمه فسق در برابر عدالت است و به معنای کسی است که از دین و لوازم دینداری خارج شده و شاید این شخص مسلمان هم باشد، اما در عمل مرتکب حرام و ترک واجب شده باشد. همچنین بیرون شدن هسته خرما را «فسق» میگویند و کسی که از دین خدا خارج میشود یا از اساس و اصول اعتقادی خارج شده و یا اهل عمل نیست و با وجود اینکه اعتقاد او مسلمانی است، اما در عمل مرتکب گناه میشود. فاسقان در این دنیا عذاب میشوند تا شاید بازگردند و راه خدا را در پیش بگیرند.
رئیس مجمع نمایندگان طلاب و اساتید جامعه الزهرا علیهاالسلام اضافه کرد: در آیات دیگری مانند آیه 16 سوره اسرا به موضوع فسق و جامعه ای که فاسق است، اشاره شده؛ چنانچه خداوند میفرماید: «وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفيها فَفَسَقُوا فيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْميراً؛ و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را برای «مترفین» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا بیان میداریم، سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدّت درهم میکوبیم»؛ یکی از عوامل فسق، سرمستی و وفور نعمت و بالیدن به نعمت است و دستور عذاب آنها صادر میشود و فساد و گناه میتواند موجب تدمیر یک قوم، آبادی و یا شهری شود، پس یکی از عوامل برخورد خداوند متعال با گنهکاران این گونه است که تدمیر برای آنها رخ میدهد.
بانو مجتهده گل گیری عنوان کرد: کلمه فسق در قرآن کریم به مسلمانان غیرعامل و منافقان و کافران اطلاق شده و فسق نتیجه اعمالی است و قرآن کریم عامل فسق را اتراف و سرمستی گروهی از مردم معرفی کرد که موجب ایجاد بلاها در این دنیا شد.
وی اظهار داشت: ما در ابتدای آیه 41 سوره روم میخوانیم: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ؛ فساد، در خشکی و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است». یعنی به واسطه اعمال نادرستِ انسانها مانند فسق و خروج از دین، فساد در زمین آشکار شد.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران به ادامه آیه 41 سوره روم اشاره کرد و گفت: خداوند میفرماید: «لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوی حق) بازگردند». افرادی که از دستور خداوند استنکاف میورزیدند و اطاعت نمی کردند و در مسیر شیطان گام برمیداشتند، برای اینکه رجوع کنند مبتلا به عذاب شدند.
بانو مجتهده گل گیری تصریح کرد: چون این دنیا ظرفیت پاداش و عقوبت کامل را ندارد، عقوبت و پاداش کامل به آخرت موکول میشود و آنچه که در این دنیا صورت میگیرد به اندازه ظرفیت دنیا و با هدف برگشتن و از خواب غفلت بیدار شدن گناهکاران است.
بدترین نوع خواری و خزی برای جامعه، نداشتن رهبر و امام است.
وی در ادامه گفت: خداوند متعال در آیه 26 سوره زمر میفرماید: فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ؛ پس خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید و عذاب آخرت شدیدتر است اگر میدانستند»؛ دنیا ظرفیت مجازات را برای مجرمان ندارد و آنچه در آخرت میگذرد، اکبر است.
رئیس مجمع نمایندگان طلاب و اساتید جامعه الزهرا علیهاالسلام توضیح داد: در دنیا بلاهایی وجود دارد، اما عقوبتها تنها در این عالم نیست، بلکه در عالم آخرت، عقوبت و عذاب نهایی به افرادی که در خور عذاب الهی هستند، نصیب خواهد شد. شاید سوال مطرح شود که آیا عذابهایی در دنیا هست؟ جواب قرآن کریم این است که عذابهایی در دنیا هستند که به انسانها اصابت خواهد کرد اما دارای فلسفهها و حکمتهای مهمی هستند.
بانو مجتهده گل گیری بیان داشت: در آیه 25 سوره زمر آمده است: «کَذَّبَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ؛ کسانی که قبل از آنها بودند نیز (آیات ما را) تکذیب نمودند و عذاب الهی از جایی که فکر نمی کردند به سراغشان آمد»؛ اگر مسلمانی واقعیات اسلام و اصول و حقایق دین را تکذیب کند، جزء این اشخاص خواهد بود.
وی یادآور شد: یکی از عذابهای الهی ابتلا به خزی و خواری است، خزی و خواری فقط بیمار شدن و فقیر شدن نیست، معنای خزی و خواری اعم از معانی است که ما تصور میکنیم. در فرهنگ دین ما یکی از نکاتی که اهمیت دارد و در این روزگار باید مورد توجه قرار گیرد، ترک ولایت است؛ کسانی که امام علی علیهالسلام را تنها گذاشتند، خداوند نیز آنان را دچار خزی و خواری میکند.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران تأکید کرد: خزی و خواری به معنای ولایت نداشتن، امام و رهبر نداشتن است و بدترین نوع خواری و خزی برای جامعه، نداشتن رهبر و امام است.
فلسفه عذاب در دنیا بیداری و تضرع به سوی خداوند و میل به سوی خداوند متعال است
بانو مجتهده گل گیری همچنین به آیه 33 سوره قلم اشاره کرد که خداوند میفرماید: «کَذلِکَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ؛ این گونه است عذاب (خداوند در دنیا) و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند» و در ادامه ابراز داشت: فلسفه عذاب در دنیا بیداری و تضرع به سوی خداوند و رغبت و میل به خداوند متعال است و این عذابهای دنیوی هرگز کسانی را که باید به عذاب اخروی مبتلا شوند و عقوبت بیابند، از عقوبت الهی رها نمی سازند.
وی افزود: ظرفیت این دنیا برای عذاب رساندن به کسانی که فوق یک بشر عادی جنایت میکنند و انسانهای زیادی را میکشند، کم است و مجازات آنها در دنیا قابل انجام نیست. اگر انسانی یک انسان بی گناه را بکشد، گویی همه انسانیت را کشته است و جزای این فرد یک بار اعدام در این دنیا نیست و قطعا عذاب واقعی در آخرت است.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران تصریح کرد: برخی آیات قرآن کریم نشان میدهند که عذاب در دنیا واقعیت دارد و در اکثر موارد به هدف بیدارسازی و غفلت زدایی و تضرع انسان هاست، همچنین وقتی به روایات اسلامی مراجعه میکنیم، روایات ما وجود عذاب و بلا را در دنیا پذیرفته اند و عواملی را جهت پیدایش این بلایا و حوادث آورده اند.
حدیثی قابل تأمل از امام علی(ع) درباره فلسفه نزول بلایا /بلا برای مؤمن امتحان است
بانو مجتهده گل گیری اظهار داشت: امام علی علیهالسلام در زمینه فسلفه نزول بلایا فرموده اند: «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة؛ بلا برای ظالم ادب نمودن و تنبیه کردن است؛ برای مؤمن امتحان است؛ برای انبیاء درجه و برای اولیاء کرامت است».
وی ادامه داد: کسی که ظالم باشد، بلا باعث میشود که ظالم ادب و تنبیه شود، اما بلا برای مؤمن، امتحان است. زیرا انسانها به وسیله آزمونها رشد و ترقی میکنند. امتحان برای شکوفایی استعدادهای فرد است و به معنای بوته آتشی است که اجساد و فلزات را در آن میگدازند. انسان در بوته دنیا باید تعالی پیدا کند و رشد کمالات او حاصل شود. مومن برای اینکه به رشد و تعالی برسد، نیازمند به امتحان است و باید رنج ببرد، شهید شود، با ظالمان مبارزه کند، پس فلسفه بلا برای مؤمن، امتحان است.
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران اضافه کرد: بلا برای انبیای الهی درجه محسوب میشود، درجات بی نهایت است، خداوند متعال بی نهایت است؛ فرستاده خدا هم با خداوند متعال فاصله ای دارد که این فاصلهها باید پر شود و هر یک از بلاها درجه ای به قرب نبی خدا میافزاید؛ چنانچه خداوند در قرآن کریم در مسئله معراج پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: «فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَی؛ تا آنکه فاصله او (با پیامبر) به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود»؛ این گونه رسول خدا به اندازه دو کمان و شاید کمتر به خداوند نزدیک شد. پس انبیا هم نیازمند درجه هستند و باید در این عالم درجاتی کسب کنند تا به خداوند تقرب بیابند.
بلایا برای اولیای الهی کرامت است
بانو مجتهده گل گیری با اشاره به تأثیر بلا بر اولیای الهی، گفت: دسته چهارم که بلا به آنان میرسد، اولیای الهی هستند. انبیا و اولیا در این روایت دو گروه شدند، انبیا و مرسلین گروهی هستند خبرهای الهی را به مردم میرساند، حال آنکه اولیای الهی، همان معصومین چهارده گانه هستند که اگر به آنان بلایی رسیده است، برای افزایش کرامت آنها است.
وی افزود: ائمه اطهار علیهمالسلام به بزرگترین بلاهایی دچار شدند که برای انبیای الهی سابقه نداشته است. پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودند: «مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ؛ آنچنان که من عذاب شدم، هیچ پیامبری اذیت نشد» و همه اینها برای پیامبر عظیم الشأن اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم موجب کرامت بود و درجه نبود، زیرا رسول خدا در شب معراج همه عوالم را در نوردید و به خداوند تقرب یافت. پس این بلایا برای اولیای الهی کرامت است. بنابراین کرامت، بزرگواری و آن عاملی است که به واسطه آن درجات معنوی و ارتقایی پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم روشن میشود.
مصائب عاشورا باعث کرامت و تعالی امام حسین علیهالسلام شد
استاد درس خارج حوزه علمیه خواهران یادآور شد: اگر عاشورا نبود، عظمت امام حسین علیهالسلام معلوم نمی شد، فردی مانند حر پیدا نمی شد، مصیبتی که به امام حسین علیهالسلام و یاران آن حضرت رسید موجب شکرگزاری ما است که در سجده پایانی زیارت عاشورا به آن اعتراف میکنیم. این مصائبی که به امام حسین علیهالسلام رسید، درجات آن حضرت را آشکار و تکلیف بشریت را برای ابدیت روشن کرد که هر کسی که رهرو راه حق است چگونه باید حرکت کند.
بانو مجتهده گل گیری با بیان اینکه مصائب عاشورا باعث کرامت و تعالی امام حسین علیهالسلام شد و مهمترین درس آموزی برای بشر است، گفت: آزارهایی که به حضرت زهرا علیهاالسلام و دیگر ائمه اطهار علیهمالسلام رسید، همه کرامت است زیرا به واسطه بلاهایی که به ائمه اطهار علیهمالسلام رسید، موقعیت و جایگاه ایشان روشن شد.
وی عنوان کرد: ما در دعای ماه رجب میخوانیم: «لاَ فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهَا إِلاَّ أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَ خَلْقُکَ»؛ خدایا فرقی بین تو و پیامبر اکرم از جهت توانمندی و علم و آگاهی نیست از این جهت که میتوانند کارهایی برای بشر انجام دهند، به گونهای که اگر حجت خدا بر روی زمین نباشد و امروز اگر امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشریف حضور نداشتند، هرگز زمین اهلش را بر روی زمین نگه نمیداشت و زمین هر آنچه که بود فرو میبرد.
نظرات