شهادت جانسوز شکافنده علوم الهی، حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام تسلیت باد

امام محمد باقر

شهادت جانسوز شکافنده علوم الهی، حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام تسلیت باد

سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، شکافنده علم و دانش و مخزن معرفت و آگاهی، حضرت امام محمدباقر علیه السلام را به دوستداران آن بزرگوار و تمامی شیفتگان دانش، پرهیزگاری و خداشناسی تسلیت و تعزیت می گوییم و امیدواریم پیروان صدّیقی در راه ارزش های انسانی آن حضرت باشیم.

سالروز شهادت امامی از تبار راهیان نور و هدایت، امام پنجم شیعیان حضرت امام محمدباقر علیه السلام است. شهادت این امام همام را به پیروان آن حضرت و همه فرهیختگان و دوستاران دانش و پژوهش تسلیت عرض می کنیم.

شهادت

امام محمدباقر7 در هفتم ذی الحجه سال 114 ه. ق، در سن 57 سالگی و در زمان هشام بن عبدالملک مسموم شد و به فیض بزرگ شهادت رسید. به روایتی آن حضرت به دست ابراهیم بن ولید بن عبدالملک مروان مسموم شد و چون پدران بزرگوارش به جوار حق تعالی شتافت.

زندگی امام محمدباقر علیه السلام

امام محمدباقر علیه السلام در 57 سالی که در جهان زندگی کردند، چهار سال با جد بزرگوارش امام حسین علیه السلام و 35 سال در کنار پدر عزیزشان، امام زین العابدین علیه السلام به سر بردند و هجده سال نیز پس از پدر به رهبری و ارشاد خلق مشغول بودند و سرانجام با قلبی رنجدیده اما آکنده از خشنودی خدا، دعوت حق را لبیک گفتند و به جوار حق تعالی شتافتند.

محل دفن

چون حضرت امام محمدباقر علیه السلام درگذشت، مدینه یکپارچه غرق درشیون و ماتم شد و غمی بزرگ سراسر شهر را فرا گرفت. مردم جمع شدند و پس از آن که پیکر مطهر آن حضرت راشتسشو دادندو کفن کردند، ایشان را به قبرستان بقیع آورده، در کنار مرقد مطهر پدر بزرگوارش، امام زین العابدین علیه السلام و نیز در جوار مرقد پاک عمویش، امام حسن مجتبی علیه السلام به خاک سپردند. درود خدا بر او باد روزی که به دنیا آمد و روزی که به زهر جفا از دنیا رفت و آن روز که برانگیخته خواهد شد.

پدر و مادر امام

امام محمدباقر علیه السلام از دو جهت منتسب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام است؛ زیرا پدر بزرگوارشان، امام زین العابدین علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام و مادر گرامیشان فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. درواقع امام محمدباقر علیه السلام نمونه والای نژاد هاشمی و نور علوی و گوهر فاطمی، و شرف پیوندشان به خاندان برگزیده الهی دو چندان است. بدین جهت او نخستین کسی است که نسلش هم به حضرت سیدالشهداء علیه السلام و هم به حسن مجتبی علیه السلام می رسد.

شأن و شرافت مادر امام محمد باقر علیه السلام

امام محمدباقر علیه السلام پدری چون امام زین العابدین علیه السلام داردو مادری مانند فاطمه دختر امام حسن مجتبی. در شأن و منزلت آن بانوی گرامی همین بس که امام صادق علیه السلام می فرمایند: جده ام فاطمه، دختر امام حسن مجتبی علیه السلام ، صدّیقه ای بود که در خاندان امام حسن علیه السلام همتا نداشت.

مژده پیامبر صلی الله علیه و آله به جابر در مورد زیارت امام محمدباقر علیه السلام

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به جابربن عبداللّه انصاری(ره) فرمودند: ای جابر، تو زنده می مانی و فرزندم محمدبن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام راملاقات می کنی. سلام مرا به او برسان. سال ها از آن روز گذشت. روزی امام زین العابدین علیه السلام و فرزند خردسالش محمد نزد جابر رفتند. جابر آن حضرت را در آغوش گرفت. امام زین العابدین علیه السلام به فرزندش محمد علیه السلام فرمود: سر عمویت جابر را ببوس. محمد سر او را بوسید. جابر که نابینا بود پرسید: این کودک کیست؟ امام زین العابدین علیه السلام پاسخ داد: این پسرم محمد است. جابر او را در آغوش کشید و سخن پیامبر را درباره ملاقاتش با امام محمد باقر علیه السلام بیان کرد و از این ماجرا بسیار خوشحال شد.

فرصت طلایی

هنگامی که سلطنت بنی امیه متزلزل شد و پایه های حکومت شان بر اثر شورش ها و انقلاب های پیاپی، هر روز سست تر از روز پیش می شد، امام محمدباقر علیه السلام فرصتی طلایی برای نشر معارف قرآنی پیدا کرد. دراین روزگار که جامعه اسلامی بسیار گسترش یافته بود و ملت ها و فرهنگ های گوناگونی را در برگفته بود، نیاز به آشنایی با معارف قرآنی بیش از پیش احساس می شد. در این زمان امام محمدباقر علیه السلام پرچم معارف الهی را که پدر بزرگوارش تا آن زمان برافراشته نگه داشته بود، به دوش گرفت و شالوده بنای معارف اسلامی را استحکام بخشید.

دانش امام

منشأ علم و دانش ائمه اطهار علیهم السلام الهی است و خداوند معارف خویش را بر زبان آنان جاری می سازد، تا پاسخگوی مسایل و مشکلات مردم باشند و این خصیصه ای است که همه امامان معصوم علیهم السلام از آن برخوردار بوده اند. ولی در این میان برخی از آنان چون امام محمدباقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام فرصت بیشتری برای بیان احکام الهی وابراز علم و دانش الهی خود یافته اند؛ چنانکه شیخ مفید(ره) در این باره می فرمایند: از هیچ یک از فرزندان امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام درباره علم دین و قرآن و سنت و سیره، آن چنان که از امام محمدباقر علیه السلام روایت شده، به ما نرسیده است.

حوزه علمی امام

از آنجا که فضای سیاسی در روزگار امام محمدباقر علیه السلام تا حدودی آزاد بود، این فرصت برای امام علیه السلام فراهم شد تا با تشکیل حوزه گسترده علمی، اقدام به نشر معارف اسلامی و تربیت اسلام ـ شناسان متعدد کند. تا آنجا که عده فراوانی از دانشمندان به قصد بهره برداری از دانش الهی آن حضرت، از هر گوشه ای به محضرش شتافتند و میزان مطالبی که دراین جلسات بیان شده بین سی تا هفتاد هزار حدیث روایت شده است؛ چنان که محمد بن مسلم، آن فقیه بزرگ و نام آور، از آن حضرت سی هزار حدیث روایت کرده است.

تسلط و شخصیت علمی امام محمدباقر علیه السلام

امام محمدباقر علیه السلام از چنان گستردگی و تسلط علمی برخوردار بود که هر عالمی که پا به محضر او می گذاشت و با شخصیت علمی آن حضرت آشنا می شد، به عظمت و وسعت دامنه علمی آن حضرت پی می برد و مجذوب و مقهور سیطره علمی آن حضرت می شد. چنان که نقل شده است دانشمندان هرگز در محضر کسی مانند امام محمدباقر علیه السلام کوچک و متواضع دیده نشدند. هم چنین در توصیف شخصیت علمی آن حضرت و احاطه ایشان نسبت به مسائل مختلف آمده است که عالمان بزرگ در مجلس او چون کودکانی دبستانی بودند.

کار و تلاش امام

روزی فردی از درویشان و صوفیان، امام محمد باقر علیه السلام را در مزرعه اش دید که با بدنی فربه و در گرمای بسیار مشغول کار کردن و غرق ریختن است. به امام نزدیک شد. سلام کرد و به اندرزی همراه با شماتت به آن حضرت گفت: نمی ترسی که در چنین حالی [و در طلب دنیا] از دنیا بروی؟ حضرت با گشاده رویی سلام او راجواب داد و فرمود: اگر بدین حال مرگ مرا فرا گیرد، به طاعت خداوند و در حال مجاهده در راه او از دنیا رفته ام؛ زیرا با کار و تلاشم می خواهیم خود را از تو و دیگران بی نیاز سازم. من از مرگ زمانی بیم دارم که در حال انجام دادن گناه و معصیت باشم.

ویژگی های اخلاقی امام

درباره ویژگی های اخلاقی امام محمدباقر علیه السلام آمده است: ایشان راستگوترینِ مردم درگفتار، خوشروترین آنان در برخورد و فداکارترین آنها در بذل جان بود. با این که مال و ثروت زیادی نداشت، هر روز جمعه صدقه می داد می فرمود: فضیلت و ثواب صدقه دادن درروز جمعه نسبت به سایر روزهای هفته، چندین برابر است. همیشه با مردم و در میان مردم بود و هیچ گاه ذکر و یاد خدا را فراموش نمی کرد. در بزرگ منشی و بزرگواری شهره بود و به هنگام گرفتاری مخفیانه به درگاه خدا پناه می برد و دعا می کرد.

کودک عالم

شخصی از عالمی سؤالی پرسید. وی از پاسخ گفتن باز ماند. سپس رو به آن شخص کرد و به امام محمدباقر علیه السلام ، که کودکی بیش نبود، اشاره کرد و گفت جواب سؤالت را از او بخواه و پاسخ را به من هم بازگو. مرد نزد امام محمد باقر علیه السلام رفت و پس از دریافت پاسخ خود بازگشت و جواب را به آن عالم نیز گفت. مرد عالم به آن شخص گفت: اینان خاندانی اندکه از همه علوم آگاهی دارند.

یقین امام

روزی عربی بیابان نشین نزد امام محمدباقر علیه السلام آمد و از وی پرسید: آیا به هنگام عبادت خداوند، هیچ او را دیده ای ؟ امام علیه السلام پاسخ داد من چیزی که ندیده باشم عبادت نمی کنم. آن شخص گفت: چگونه او را دیده ای؟ امام پاسخ داد: دل ها با نور حقایق ایمان او را می بینند و عالم همه جلوه ظهور اوست. او با مخلوقاتش قابل قیاس نیست تا با حواس قابل درک باشد؛ بلکه باید او را به واسطه مخلوقاتش شناخت.

دوستان واقعی

دوستان واقعی کسانی اند که به هنگام گشایش و سختی وفادار باقی بمانند؛ نه آن که در زمان رفاه و برخورداری، زبان به چابلوسی و تملق بگشایند و دم از رفاقت بزنند و آنگاه که مشکلات و تنگدستی دامنگیر دوستشان شد، به کلی او را فراموش کنند و او را در بحبوحه حوادث و سختی ها تنها بگذارند. به قول امام محمدباقر علیه السلام «چه بد فردی است که در هنگام توانگری تو را در نظر دارد و به هنگام تنگدستی رابطه اش را با تو قطع کند».

دنیای خوشایند

هنگامی که دوستان و خویشان امام محمدباقر علیه السلام به دیدار آن حضرت می رفتند، حضرت ایشان را با دادن غذایی گوارا یا هدیه ای مناسب مورد محبت قرار می دادند. شخصی به امام در این زمینه اعتراض کرد. امام در پاسخ وی فرمودند: دنیا جز با دیدار دوستان و خویشان و بخشش به آنان و انجام دادن خوبی ها، نیکو و خوشایند نیست.

پیشنهاد امام محمدباقر علیه السلام برای ضرب سکه به عبدالملک بن مروان

تا زمان عبدالملک بن مروان سکه های رایج را مصری ها، که مسیحی بودند، به شیوه رومیان ضرب می کردند و برای داد و ستد به بلاد اسلامی می فرستادند. عبدالملک دریافت که نقوش و نوشته های سکه ها عباراتی است که با فرهنگ و اعتقادات اسلامی سازگاری ندارد. با وجود این چاره ای جز استفاده از آنها نداشتند. به امام محمدباقر علیه السلام متوسل شدند تا ایشان آنها را راهنمایی کند و مسیحیان را متقاعد کنند نقوش و نوشته روی سکه ها به عبارات اسلامی تغییر یابد. زیرا عبدالملک به هیچ روی نتوانسته بود رضایت آنها را برای ضرب سکه های اسلامی جلب کند. امام محمدباقر علیه السلام در پاسخ عبدالملک گفت نگران نباش. هم اینک در پی صنعتگران مسلمان بفرست و از آنها بخواه تا سکه هایی بسازند که روی یک طرف آن سوره توحید و در سوی دیگر آن نام رسول اللّه صلی الله علیه و آله حک شود.در حاشیه سکه ها نیز نام شهر و تاریخ ضرب آن منقوش گردد و برای جلوگیری از ساییدگی طلا و نقره سنگهایی از شیشه بر آنها قرار دهند تا وزنشان کاهش یا افزایش نیابد. بدین گونه به پیشنهاد امام محمدباقر علیه السلام اولین سکه های اسلامی ضرب، و آماده داد و ستد شد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 

مطالب مرتبط :

اشتراک گذاری:

نظرات

نظری هنوز ارسال نشده است

ارسال نظر

ارتباط با جامعة الزهرا(س)

  • نشانی: قم، سالاریه، بلوار بوعلی
  • مرکز تلفن: ۳۲۱۱۲۰۰۰
  • دورنگار: ۳۲۹۲۵۱۱۰
  • صندوق پستی: ۳۷۱۸۵۳۴۹۳
  • کد پستی: ۳۷۱۶۹۱۶۶۴۵