به گزارش روابط عمومی و بینالملل، بانو مجتهده معصومه گلگیری از اساتید درس خارج جامعه الزهرا علیهاالسلام در گفتگوی اختصاصی با هفتهنامه «افق حوزه» پاسخگوی برخی از سؤالات مهم پیرامون موضوع حجاب و عفاف بود که بخش نخست از این گفتگو در شماره قبل منتشر شد و در این شماره قسمت دوم و پایانی آن تقدیم شما خوانندگان ارجمند میشود.
□ به نظر شما جامعه اسلامی در حال حاضر باید چه رویهای را در پیش گیرد؟
▪ به نظرم یک کار درازمدت در پیش داریم و یک وظیفه کوتاهمدت؛ اما وظیفه درازمدت که اصلیترین وظیفه حکومت اسلامی است و ما به آن اشاره کردیم، ایجاد یک تمدن نوین در عصر ماست. باید به زنان و مردان بفهمانیم که اسلام یک نیروی اصلاحگر، تحولآفرین و تمدنساز است. باید بگوییم که اسلام قادر به رعایت و ایجاد گفتمان عدالت در سطح جهان است و این توانایی را دارد که طرحی نوین دراندازد. ما باید این را اثبات کنیم.
اگر در جامعه اسلامی اختلاس، بیکاری، اعتیاد، فقر و فحشا باشد، بیحجابی بهصورت امری طبیعی جلوه میکند و اینکه انتظار داشته باشیم، بدون رعایت عدالت اجتماعی با بودن اختلاس و تفاوتهای بسیار فاحش اقتصادی باز هم زنان ما، فرمان اسلام مبنی بر حفظ حجاب را بپذیرند، گمان میکنم این یک توقع بهجایی نیست. باید اول زیرساختهای حجاب را درست کنیم؛ عقبه حجاب، اقتصاد مقاومتی، تولید داخلی، رونق تولید است. باید فقر، فساد و اعتیاد را از مردان بگیریم تا بتوانیم امر حجاب را عنوان کنیم و با سربلندی از اصل حجاب جانبداری و آن را ترویج کنیم.
توجه داشته باشیم که طبق دستور و نظر قرآن شوهر باید مؤمن باشد تا زن حجاب داشته باشد. اگر مرد بیاعتقاد است و با اسلام مخالفت دارد و یا حتی بیکار و معتاد است و هزاران گرفتاری دارد، نمیتواند به زن امر کند یا بخواهد که حجاب را که مورد نظر اسلام است، رعایت کند. پس باید ستمهای اجتماعی و فاصلههای طبقاتی را از بین ببریم وغیره تا مردان در خانواده بتوانند مدیریت و همسران خود را به لحاظ مالی تأمین کنند. در آنصورت است که خانمی که از شوهر خود در نفقه دادن و رعایت خلق و خو راضی است، همگام با جامعه اسلامی در مسیر حجاب و عفاف گام برمیدارد؛ حتی نیاز نیست که مرد بگوید خود را بپوشان؛ بلکه مردی که صاحب اقتدار است، درآمد دارد، خانوادهاش را تأمین میکند و دستورات دین را در پرداخت نفقه کافی در حفظ شخصیت زن، رعایت اخلاق اسلامی و معاشرت سالم مورد نظر قرآن انجام میدهد، میتواند در اداره خانواده و کلیت مسئله دین که یکی از زیرشاخههای آن رعایت حجاب است، موفق باشد و قرآن میخواهد به جایگاهی برسد که زنها وقتی احساس کنند که همسرانشان چنین چیزی را طالباند که خدا هم به عنوان تکلیف خواسته است، بدون تردید حجاب را میپذیرند و نسبت به آن تسلیم میشوند.
□ حکومت از چه طریق میتواند وارد بحث حجاب و عفاف شود؟
▪ چنانچه شایسته است؛ مسئله حجاب را باید پیاده و اجرا کنیم. آن هم در شرایط امروز که گفتیم مسئله بدحجابی به یک سرمایه اجتماعی تبدیل شده است و زنان مقبولیت خود را در بیحجابی میدانند. بنابراین همانگونه که اسلام با حکومت وارد حجاب شده، اکنون نیز حکومت باید وارد شود؛ اما ورود به این معنا نیست که با گشتهای مخصوص یا جسارت و کتک زدن یا مجازات خیابانی که الحمدالله نبوده است، با این پدیده غلط مبارزه شود.
حکومت اسلامی میتواند برخی از مقررات را در برخی از مراکز دولتی از جمله آموزش و پرورش و سایر مراکز، دانشگاهها و غیره که ذیل حکومت تعریف میشوند و جایگاه معین دارند، به اجرا بگذارد و با پدیده بیحجابی مقابله کند؛ زیرا بشر همیشه نیاز به مقررات دارد. اینکه تذکر داده شود؛ اما هیچ، قانونی با هیچ پشتوانهای نباشد، کافی نیست و نقش خود را ایفا نمیکند. به نظر من در کنار گشت و ارشاد و وضع مقررات ویژه، یکی از مهمترین اصولی که باید مراعات کنیم و با طرح درازمدت و تأمین زیرساختها مسئله تبیین امر حجاب، باید به آن بپردازیم، فلسفه حجاب است که اهمیت زیادی دارد.
درست است که برای عمومیت بخشیدن به مسئله حجاب و تأمین زیرساختها برای مقبولیت، حکومت باید کوشا باشد و زیرساختها را تأمین کند؛ اما یک برنامه دائمی و زودبازده در این مقوله، بیان فلسفه حجاب برای همه مردم، اعم از زنان و مردان است. باید تبیین شود که حجاب چه نقشی در سلامت و امنیت جامعه دارد. باید مشخص شود که بیعفتی یکی از عوامل مهم بر هم زدن کانونهای خانواده است و موجب گسستن پیوندهای خانوادگی است. این مسائل باید مطرح شود. نمیدانم چنین چیزی در فضای مجازی وجود دارد! ایجاد سایتهایی جذاب برای تبیین این امر و فیلمهای تأثیرگذار، یکی از فعالیتهایی است که دولت و گروههای جهادی یا هر مرکز دیگر میتواند این کار را انجام دهد و در کنار سایتهای متعددی که نقش تهاجمی، شبیخونی و نفوذی دارند ما نیز تعدادی مرکز برای تبیین فرهنگ و سبک زندگی اسلامی به صورت وسیع با عناوین و اشکال مختلف در سطح فضای مجازی داشته باشیم و یا در هر مدلی که امکان دارد، به تبیین مسئله حجاب بپردازیم؛ یعنی فقط به فضای مجازی اکتفا نکنیم؛ بلکه در فضای واقعی و عینی و مراکزی که امکان ورود است، انجام دهیم و این کار را هرگز از برنامه دائمی خود حذف نکنیم.
□ به نظر شما صدا و سیما چه وظیفهای در تبیین حجاب و عفاف دارد؟
▪ در بسیاری از موارد صدا و سیما خود، رفتار مطلوب ندارد. تبلیغاتی که انجام میدهد، دارای مشکلاتی است. بانوانی که به عنوان مدل برای تبلیغ مواد غذایی در صحنه حاضر میشوند، به نفع حجاب و عفت عمومی نیست. ضمن اینکه سبک زندگی اسلامی را هم از میان میبرند و تضعیف میکنند. صدا و سیما به بهانه جلب پول، ثروت و توانمندی برای اجرای برنامههایش کاری میکند که نهایتاً به زیان امر حجاب و اسلام است.
اگر فرضاً به وسیله تبلیغ و استفاده از چهره و زیبایی بانوان مبالغی را کسب کنند، معلوم نیست که آن مبالغ مشروع باشد و اگر مشروع نباشد، نمیتوان به وسیله نامشروع، شرع را تبیین کرد و جایگاه والای آن را توضیح داد. برخی فیلمها و نمایشنامهها هم متأسفانه اهداف اسلام به ویژه مسئله حجاب را نمیتوانند تأمین کنند. صدا و سیما باید دامان خود را پاک کند و مراقبت کند. باید بداند تکلیف دینی او در این عرصه پرخطر چیست؟ آیا وظیفهاش این است که بانوان را با اشکال مختلف به نمایش بگذارد. آن هم با مدل و لباسهایی که فلسفه حجاب را نه تنها تأمین نمیکند؛ بلکه خود محرک هستند و زیبایی را چند برابر میکنند. این امور به حیثیت زنان و بالاتر از آن به حیثیت اسلام ضربه میزنند، نمایش بانوانی که چهره و لباس آنها جلب توجه میکند، با سخن و هدف اسلام که ایجاد عفت است، همخوانی ندارد. جامعه باید پاک باشد و زنان موقع ورود در محیطهای اجتماعی، با رعایت حجاب و ارزش گذاشتن به عفت عمومی، تکلیف خود را انجام دهند.
ورود بانوان در همه سطوح اجتماعی در صورتی که حیای اجتماعی و عفاف عمومی مخدوش نشود، کاملاً آزاد و بلامانع است؛ اما اینکه پرسیده بودید، بیحجابی جرم است یا نه؟ پاسخ این است که اگر به پیشینه حجاب بپردازیم و ببینیم حجاب چیست؟ و در چه عرصه و زمینهای با وجود تمدن اسلامی و با یک بهانهای که ایجاد شد، تکلیفی بر عهده بانوان است. وظیفه خود را امروز به عنوان حکومت اسلامی تشخیص میدهیم، منتها همانطور که گفتیم، وضعیت امروز از یک جهت با صدر اسلام قابل مقایسه نیست. در گذشته بیحجابی وجود نداشت. بدحجابی بود و بیحجابی و بدحجابی سرمایه اجتماعی نبود؛ اما امروز بیحجابی به صورت سرمایه اجتماعی جلوهگر شده و باید راه مقابله با آن را پیدا کنیم و به صورت دقیق انجام دهیم؛ یکی از این امور که درازمدت است، این است که زیرساختهای اجتماعی را مورد توجه قرار دهیم. دوم جایگاه و کرامت زن در خانواده کاملاً حفظ شود و سوم اینکه به تبیین فلسفه حجاب به صورتهای مختلف و با امکانات موجود بپردازیم و بکوشیم در امر گسترش حجاب موفق باشیم.
□ مهمترین موانع تأثیر برنامه رسانه ملی بر گسترش فرهنگ حجاب و عفاف چیست؟
▪ مهمترین موانع در برخی موارد میتواند خود صدا و سیما باشد که برخی مسائل را رعایت نمیکند. مسئله اختلاط را رعایت نمیکند، معمولاً برای خانم مصاحبهشونده، آقا یا بر عکس برای آقای مصاحبهشونده مجری خانم قرار میدهند که ضرورتی ندارد. یا نگاهی که اسلام ممنوع کرده گاهی در صدا و سیما رعایت نمیشود. ما باید حجاب مطلوب اسلامی را با فیلمها نشان دهیم؛ نه اینکه سلبیریتیها را بیاوریم، با لباس غیراسلامی که جلب توجهکننده و جذاب است، بزک کنیم. هر چند با این لباسها پوست بدن ظاهر نیست؛ اما جلوهگری که اسلام ممنوع کرده آن پوشش موجود نیست؛ یعنی علاوه بر مسئله حجاب، ممنوعیت و تبرج را داریم.
وقتی میگویند که زن پاها را محکم روی زمین نزند یا در هنگام صحبت کردن جدی باشد که پیام جنسی نداشته باشد، باید بدانیم کسانی که در صدا و سیما ظاهر میشوند، علاوه بر حجاب، این نکات را نیز مراعات کنند؛ یعنی سخنن گفتن و پوشش به گونهای باشد که مطلوب اسلام و مجاز است به نظرم صدا و سیما در ترویج حجاب کم کاری میکند، متاسفأنه اقدامی هم در این خصوص نمیشود و این درحالی است که افراد باذوقی هستند که میتوانند نقش حجاب را جا بیندازند. صدا و سیما باید نقش تربیتکننده داشته باشد و به فرموده امام خمینی (ره) نقش دانشگاه را ایفا کند؛ البته از برنامههایی که دارند، تشکر میکنیم و بسیاری از برنامههایشان مفید است؛ ولی کافی نیست. افرادی که در آن مشغول هستند میتوانند با سلیقه خوب و ظرایف خاصی مسئله حجاب را تبیین کنند و شخصیت زن را خوب نشان دهند؛ زنهای با شخصیت و عفیف را نشان دهند و معرفی کنند. صدا و سیما باید موانع را شناسایی کند و در رفع موانع که کارکرد صدا و سیما است، بکوشد و در ترویج حجاب تلاش کنند و تأثیرگذار باشند.
□ چگونه میتوان بانوان را برای امر حجاب مجاب کرد و به طور کلی چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
▪ لازم است بانوان را با فلسفه حجاب بیش از گذشته آشنا کنیم. باید رویارویی تمدن نوین اسلامی را با تمدن پوشالی و بیاساس غرب برای همگان آشکار کنیم تا خودباختگی و غربزدگی از میان مردم رخت برکند. باید حقوق بانوان را اگر در مواردی از دست رفته، بازگردانیم و خوشنودی و خوشبینی نسبت به نظام اسلامی را در آنها زنده نگه داریم. باید به آنها نشان دهیم، اسلام تمدنساز و عدالتپرور است؛ اسلام برای همه امور سخن و فلسفه ویژهای دارد و فلسفه عمده حجاب رعایت عفت عمومی در جامعه و در نتیجه حفظ کانون خانواده و افزایش شمار ازدواج و کاهش میزان طلاق است.
اینها هر یک مقولهای مهم است که باید به طور جداگانه و مبسوط به آن پرداخت. باید علل افزایش طلاق را جستجو کنیم. اگر زن در خانواده از شوهر ناراحت و ناراضی است، علل آن را مورد توجه قرار دهیم. اگر در محیط خانه به او ظلم میشود، از او حمایت کنیم. ببینیم انگیزهاش از بیحجابی چیست؟ میخواهد از شوهرش انتقام بگیرد؟ نسبت به حجاب کینه دارد؟ کینه از بیعدالتیها دارد؟ یا از رفتار نامناسب جامعه و محیط و نقض کرامت زنان ناشی میشود؟ اگر این موانع را برطرف کنیم، میتوانیم عقبه حجاب را تأمین کنیم و بانوان را به وضع درستی از رعایت حجاب برسانیم.
اگر وضعیت حجاب در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار دهیم، میبینیم که بعد از پیروزی انقلاب، مردم چشمههایی از عدالت اجتماعی اسلام را دیدند و جو و فضا به گونهای شد که به سوی خدا، عدالتپروری، رفع تبعیضها و فاصله طبقاتی متمایل شد. وقتی مردم به دستورات حضرت امام خمینی(ره) و مواضعی که به نفع مستضعفان و علیه زورمندان اتخاذ شد، توجه کردند، علاقه وافری به انقلاب و اسلام ایجاد شد و گرایش به دین و حجاب به سرعت در میان بانوان گسترش یافت، به طوری که بعد از مدت کوتاهی، کمتر با وضعیت بیحجابی و بدحجابی مواجه شدیم و اگر آنچنان که اهداف انقلاب اسلامی اقتضا میکرد، موفق میشدیم که یک جامعه دینی خالی از تبعیض و دارای عدالت اجتماعی بنیاد کنیم، بیتردید علاقه و گرایش همه طبقات به اسلام افزایش مییافت و بدون شک، به اجرای فرمان خداوند مبنی بر رعایت حجاب و حفظ عفت و حیا بیش از گذشته توجه میکردند.
حضرت امام مرتب میفرمود: من از داخل نگرانم از دشمنان بیرون نگران نیستم. از اینکه عدهای به جمعآوری غنایم بپردازند، عدهای از حکومتداران از به دست گرفتن حکومت به دنبال تأمین منافع شخصیشان باشند؛ از این نگرانم. با این روال ارزشهای انقلاب اسلامی به فراموشی سپرده میشوند و در نتیجه نه تنها مردم به انقلاب اسلامی اقبال نمیکنند؛ بلکه هر روز از آن فاصله بیشتری میگیرند. حضرت امام (ره) میفرمودند: طلب دنیا کردن در رأس گناهان است. ایشان میگفتند: مردم ولی نعمتان و روسای ما هستند و حاکمان باید قدر مردم مظلوم و مستضعف را که با تلاش آنها بود که اسلام به پیروزی رسید، بدانند تا بیعدالتی از جامعه اسلامی رخت بربندد. امروز هم اگر به دنبال تأمین نظرات و مواضع فاخر حضرت امام(ره) باشیم و دولتمردان وظیفه خود را نسبت به مردم و مستضعفان چنانکه باید انجام دهند، بدون شک، با وضعیت بهتر از شرایط کنونی مواجه خواهیم شد.
همه دستگاهها و نهادهای تعلیم و تربیت اعم از حوزه و دانشگاه باید شبکههای گستردهای برای تبیین امر حجاب و فلسفه آن ایجاد کنند و انواع مختلف شبکههای حضوری و مجازی تشکیل شود. از سوی دیگر، مشکلات بانوان در عرصههای مختلف توسط دستگاههای دولتی، راه حل مناسب خود را پیدا کند و از این طریق معلوم کنیم که اسلام پشتیبان واقعی بانوان و خانوادههاست. اگر به این موفقیت دست یابیم و از سوی دیگر بتوانیم شرایط ازدواج زنان را تأمین کنیم، زنان در معرض ازدواجهای سالم قرار بگیرند، امر طلاق کاهش یابد و طلاق از جامعه دینی رخت بربندد و بانوان کرامت انسانی و جایگاه واقعی خود را بازیابند، به نظر میرسد انگیزههای بیحجابی از بین میرود و میتوانیم جامعهای مطلوب، عفیف و پاک تشکیل دهیم و وضعیت بدی که امروز از ناحیه بیحجابی و بدحجابی مشاهده میکنیم را نخواهیم داشت.
واقعیت این است که امروز فقط بحث بیحجابی را نداریم؛ با مسئله بیحیایی و برهنگی کامل مواجهیم، این نیست که برخی از زنان حجاب را رعایت نمیکنند؛ بلکه برخی از زنان گویا اعتقادی به حجاب ندارند و در برهنگی، با یکدیگر به نوعی مسابقه گذاشتهاند. اگر بتوانیم به تأمین زیرساختها و رفع تبعیضها و رعایت حقوق زنها در خانواده دست بزنیم و در این زمینه موفق باشیم، به نظر میرسد که مشکلی به نام برهنگی و بیحجابی و بدحجابی در آینده نخواهیم داشت.
□ آیا وضع معیشتی و اقتصادی مردم در گرایش به بدحجابی تأثیر دارد؟
▪ وضع معیشتی و اقتصادی قطعاً بیتأثیر نیست؛ اما اینکه بگوییم پس حالا که بیتأثیر نیست، بانوان مجازند به علت بدی وضع اقتصادی حجاب را رعایت نکنند، حرف نادرستی است. آیا وضعیت اقتصادی میتواند مجوز دروغگویی و ترک نماز باشد؟ قطعاً کسی نمیتواند به خاطر بدی وضع اقتصادی چنین مجوزی را بدهد؛ اما به لحاظ واقعگرایی، اول باید زمینهسازیهایی انجام شود و زیرساختهای اجتماعی به سمت ایجاد تمدن نوین اسلامی حرکت کند تا بتوان با رفع موانع، پذیرش حجاب را برای بانوان آسانتر و مطلوبتر کرد.
اگر مباحث داخل خانواده (سبک زندگی اسلامی) و رعایت عدالت اجتماعی در بیرون از خانواده مراعات شود و زنها احساس کنند که اسلام بهترین و تنهاترین مدافع حقوق آنهاست، امر حجاب را با دل و جان خواهند پذیرفت. همانطور که بسیاری از بانوان که با فلسفه دین آشنا هستند، کمیها و کاستیها را میپذیرند و آن را مانعی برای حجاب نمیدانند و با دل و جان امر حجاب را میپذیرند؛ زیرا درک کردهاند که حجاب برایشان چه قدر ضرورت دارد. این دسته از زنان، حجاب را مانع رسیدن به اهداف انسانی نمیدانند، بلکه رعایت حجاب را عاملی کمککننده برای حفظ کرامت و شخصیت انسانی خود میدانند و اگر در محیط خانه و محیط اجتماعی برخی از رفتارهای نادرست و ضداسلام در جهت عدم رعایت شخصیت و کرامت بانوان صورت میگیرد، آنها را از گرایش به دین و حجاب باز نمیدارد و با کمال افتخار و میل و با آگاهی کامل از موازین شرع و اسلام، نه تنها حجاب شخصی خود را رعایت میکنند؛ بلکه بانوان دیگر را به این سمت و سو سوق میدهند و در گسترش فرهنگ حجاب و عفت و حیا تلاش همیشگی دارند.
□ برای اصلاح وضعیت حجاب و عفاف چه اقداماتی باید انجام داد؟
▪ اینکه باید عقبهها و زیرساختها را درست و اهمیت حجاب را تبیین کنیم. باید با فعال نگه داشتن سایتهای ویژه حجاب و عفاف و راهاندازی کلاسهای اخلاقی و معرفتی در مساجد و دانشگاهها برای فهماندن فلسفه حجاب و اصلاح اعتقاد بانوان و حتی آقایان، کارهای جدی صورت بگیرد؛ چون خداوند در قرآن کریم از واژه «نساء مؤمنین» نام میبرد، یعنی زنانی که همسران مردان مؤمن هستند. ما بر این نکته تاکید میکنیم که از طریق مردان مؤمن و ارزش نهادن به بانوان دارای حجاب، فرهنگ حجاب توسعه مییابد؛ یعنی وقتی مردان به بانوان با حجاب احترام بگذارند و در انتخاب همسر، گرایش به بانوان باحجاب باشد، هر کدام عاملی است که حجاب در جامعه گستردهتر خواهد شد.
یکی از راههای مهم این است که مردها به گونهای تربیت شوند که عفتمدار و خانوادهمدار شوند و بانوان خود را با رفتار پسندیده اسلامی بدون اینکه نیازی به فشار باشد، به سمت رعایت حجاب سوق دهند.
□ آیا اجبار زنان غیرمسلمان و خارجی به حجاب، مانند منع زنان مسلمان از حجاب نیست؟ در خارج روسری را با خشونت از سر زنان مسلمان برمیدارند، در ایران زنان غیرمسلمان مهمان که وارد کشور میشوند، حجاب را تحمیل میکنیم. آیا این رفتار شبیه رفتار آنها و ظالمانه نیست؟
▪ در اینجا مسئله دو تا است و متفاوت از یکدیگر، و در این سئوال، قیاس معالفارق انجام شده است. در اروپا اگر با حجاب مبارزه میشود، در حقیقت با یک اعتقاد و دستورات دینی و ملازمات دینی و پایبندی زنهای مسلمان به حجاب مبارزه میشود؛ اینگونه نیست که بیحجابی در اروپا یک الزام و یک رفتار قانونی باشد؛ یعنی دولتهای اروپایی از مردم خود بخواهند که حجاب را رعایت نکنند. چنین چیزی در اروپا و آمریکا وجود ندارد. هر چند بودن حجاب هم لازم نیست. در آنجا آزادی هست؛ اما رها نیستند و قانون جنگل هم حاکم نیست. برای مقداری از حجاب قانون وجود دارد و مردم ملزم به رعایت آن هستند که البته از نظر ما رعایت حداقلی است.
پس در اروپا و آمریکا بیحجابی قانون نیست و امری دل بهخواه است. مردم میتوانند از حجاب استفاده کنند یا نکنند؛ اما برداشتن روسری زنهای مسلمان، مقابله با اعتقادات آنهاست؛ چون زن مسلمان بر اساس دینی که پذیرفته است، باید محجبه باشد؛ بنابراین برداشتن حجاب او به معنای مقابله با اعتقاد او و مردود است. مبارزه کردن با اعتقادات زنان مسلمان با برداشتن حجاب آنها و برخورد خشونتآمیز در واقع برخورد با اسلام و مذهبی است که زنان مسلمان به آن اعتقاد و علاقه ناگسستنی دارند؛ بنابراین سخن در این است که اگر با کسی به جهت اعتقاداتش برخورد کنند، آیا برخورد عادلانهای است؟ آیا میشود این مسئله را با درخواست جوامع اسلامی از بانوان غیرمسلمان مبنی بر رعایت میزان حداقلی از حجاب هنگام حضورشان در کشورهای اسلامی مقایسه کرد؟ این، مقایسه نامناسبی است.
بانوان غیرمسلمان که از سرزمین دیگری وارد ایران میشوند؛ چون در ایران قانون حجاب داریم و حکومت ما، اسلامی است. هنجار این جامعه مراعات حجاب است. پس همچنان که تبعه ایرانی باید هنجار کشور خود را رعایت کند، بانوان غیرمسلمان داخل کشور و یا آنهایی که از کشور دیگر میآیند، لازم است این هنجار را رعایت کنند. همانطور که مقررات راهنمایی و رانندگی را باید در تمام جهان رعایت کنند و کسی حق ندارد، این مقررات را به این بهانه که با قوانین مطلوب کشور من متفاوت است، رعایت نکند.
ما از زنان غیرمسلمان نخواستهایم، معتقد به اسلام باشند؛ بلکه میخواهیم در این جامعه اسلامی که وارد میشوید، مقررات حاکم را رعایت کنند و به حداقل حجاب پایبند باشد. به نظر نمیرسد، این مقدار برخورد از کشور اسلامی برای بانوان غیرمسلمان برخوردی خشونتآمیز و دور از انصاف و عدالت باشد؛ این در حالی است که در کشورهای غربی، مردم باید اعتقادات دینیشان را ترک کنند و گرایش به آداب و رفتارهای غیر اسلامی که در غرب حاکم است، پایبند باشند و این ظلم است.
در دنیای به اصطلاح متمدن غرب، آنچه که از زنان مسلمان میخواهند، ترک اعتقات دینی یعنی رها کردن اسلام و گرایش به آداب و رفتارهای غیراسلامی که در غرب حاکم است، میباشد و این ظلم است که از بانوی مسلمانی بخواهیم، از اعتقادات دینیاش دست بردارد و سبک زندگیاش را مانند دنیای غرب بسازد.
▪ سخن پایانی اگر دارید، بفرمایید
□ نباید همه نقشهها و ضعفها را بر دوش حکومت و دولت انداخت متأسفانه دشمن امروز با تمام قوا و تلاش خود و با بهکارگیری همه ابزار و ادوات فرهنگی که در اختیار دارد، هجمههای گستردهای را علیه اسلام و انقلاب اسلامی آغاز کرده و ضعف در ساختارها باعث شده که امروز شاهد چنین وضع اسفبار حجاب و عفاف باشیم. اینکه قانع شدهایم به یک روسری و پوشش مختصر، این عمل مربوط به دین و آموزههای دینی نیست؛، بلکه میخواهیم جلوی پیشروی دشمن را در وضع موجود بگیریم؛ متأسفانه امروز شلوارهای کوتاه، نازک و پاره پاره را بر تن زنان جامعه میبینیم. اگر قانع میشویم به یک حجاب معمولی، علت آن است که مرزهای حیا و عفت را دشمن جابهجا کرده است و همه غافل بودند.
منبع: نشریه افق حوزه، شماره 608، دوشنبه 27 آبان 98
نظرات