به گزارش روابط عمومی و بینالملل، حجتالاسلاموالمسلمین مجتبی عصاری روز یکشنبه در مراسم سوگواری شهادت امام هادی علیهالسلام که با حضور کارکنان جامعهالزهرا علیهاالسلام در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد، عنوان کرد: امام هادی علیهالسلام در سال 212 هجری قمری در منطقه ای به نام سریا در مدینه منوره از دامان مادری پاک و صالحه به نام سمانه مغربیه به دنیا آمدند و در سال 220 هجری قمری به امامت رسیدند.
سه امام معصوم در سن کودکی به امامت رسیدند
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: ما در میان انبیا و پیامبر افرادی داشتیم که در سن کودکی به پیامبری رسیدند مانند حضرت عیسی، حضرت یحیی و حضرت سلیمان در سن کوکی به نبوت رسیدند و در میان ائمه هم امام جواد علیهالسلام، امام هادی علیهالسلام و امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشریف در سن کودکی به امامت رسیدند.
حجتالاسلاموالمسلمین عصاری با بیان اینکه امام هادی علیهالسلام در سن هشت سالگی به امامت رسیدند، گفت: خداوند متعال، دانش الهی را در سن کم به امامان عطا کرده بود.
ماجرای امام هادی علیهالسلام و جنیدی
وی به ماجرای جنیدی و امام هادی علیهالسلام اشاره کرد و افزود: پس از شهادت امام جواد علیهالسلام، دانشمندی به نام جنیدی را که از عالمان آن زمان بود و در عین حال با اهل بیت علیهمالسلام دشمنی داشت، برای تعلیم امام هادی علیهالسلام برگزیدند.
استاد حوزه ادامه داد: روزی والی شهر از جنیدی پرسید: حال این کودک که تربیت میکنی، چگونه است؟ جنیدی با اعتراض جواب داد: کودک؟ چنین مگو! او برترین و بهترین مخلوق خدا روی زمین است. گاهی که وارد حجره میشود، به او میگویم سوره ای از قرآن بخواند، میگوید کدام سوره را میخواهی تا بخوانم؟ هر سوره طولانی که بگویم، با صدایی دلنشین تر از صدای داود قرائت میکند و صحیح تر از قرائت او نشنیدهام؛ او قرآن را حفظ است و تأویل و تنزیل آن را میداند! این کودک در مدینه از کجا این علوم زیاد را آموخته. با این ارتباط، دشمنی جنیدی با اهل بیت علیهمالسلام تبدیل به دوستی و محبت شد و او به امامت حضرت هادی علیهالسلام ایمان آورد.
حجتالاسلاموالمسلمین عصاری یادآور شد: امام هادی علیهالسلام از سال 220 تا 243 هجری در مدینه امامت میکردند، امام هادی علیهالسلام شاگردان و اصحابی داشتند و از راههای مختلف در مسیر مکتب الهی هدایت میکردند.
وی تصریح کرد: از سال 243 وقتی فرماندار مدینه دید که ارتباط شیعیان با حضرت زیاد شده، از طریق سعایتی که به متوکل کرد، آن حضرت را به سامرا تبعید کردند و امام هادی علیهالسلام به مدت 11 سال در سامرا بودند.
داستان شیعه شدن عبدالرحمن اصفهانی
حجتالاسلاموالمسلمین عصاری با بیان اینکه بیشترین دوران امام هادی علیهالسلام مصادف با خلافت متوکل عباسی بود، اظهار کرد: امام هادی علیهالسلام با وجود اینکه تحت نظر خلفای عباسی بودن اما دست از هدایت اصحاب و یاران خود برنمیداشتند و بسیاری از افراد حتی از افراد غیرشیعه تحت تأثیر هدایتهای امام بودند.
وی در ادامه به شیعه شدن شخصی به نام «عبدالرحمن» در دوران امامت امام هادی علیهالسلام اشاره کرد و اظهار داشت: از «عبد الرحمن» پرسیدند: جریان شیعه شدن شما چیست؟ در جواب آنها گفت: من در جمع گروهی از مردم این شهر به کنار خانه متوکل رفته بودیم. هدف ما تظلّم و درخواست کمک از خلیفه عباسی بود. جمع زیادی در آنجا ایستاده بودند، ناگاه فرمان متوکل صادر شد که «علی بن محمد» را دستگیر کنید. من از بعضی حاضرین پرسیدم که «علی بن محمّد» کیست؟ جواب دادند: او امام شیعه هاست و به احتمال زیاد متوکل او را به قتل میرساند.
من با خودم گفتم: از اینجا نمی روم تا چهره او را ببینم و از نتیجه کار او آگاه شوم. ناگهان دیدم او را سوار بر اسب آوردند و مردم برای دیدن او صف کشیدند. من از دیدن آن حضرت دگرگونی در خود احساس کردم و قلبم پر از عشق و محبت گردید؛ لذا مرتب دعا میکردم که از ناحیه متوکل به او آسیبی نرسد. مأموران همچنان آن حضرت را در میان صفوف جمعیت میآوردند، ولی او با تمام متانت و وقار بر مرکبش قرار گرفته بود و به جایی نگاه نمی کرد و به کسی توجّه نمی نمود تا اینکه مقابل من رسید، صورت خود را به سوی من گردانید و فرمود: «اسْتَجَابَ اللَّهُ دُعَاءَكَ وَ طَوَّلَ عُمُرَكَ وَ كَثَّرَ مَالَكَ وَ وُلْدَك؛ خداوند دعایت را مستجاب کرده است و به تو عمر طولانی و مال زیاد و فرزندان متعدد مرحمت میفرماید.» من از شنیدن این سخنان به خود لرزیدم؛ بعدا كه به اصفهان برگشتم كم كم بر مال و فرزندم افزوده شد و غنی شدم ، و اكنون بیش از هفتاد سال دارم این بود علت تشیع من كه این گونه به حقیقت رسیدم.
حدیثی آموزنده از امام هادی علیهالسلام
استاد حوزه علمیه قم همچنین به حدیثی آموزنده از امام هادی علیهالسلام اشاره کرد و گفت: شخصی به نام ابوهاشم جعفری که از نوادگان جعفر بن ابیطالب بود، نقل میکند که زمان در زندگی گرفتار سختی و مضیقه شخصی شدم، تصمیم گرفتم خدمت أباالحسن امام هادی علیهالسلام برسم، ایشان اجازه ورود دادند؛ پیش از اینکه حرفی بزنم امام هادی علیهالسلام فرمودندکدام یک از نعمتهای الهی است که تو بخواهی و بتوانی شکر نعمت آن را به جای بیاوری؛ اگر مشکلاتت را در زندگی میبینی، نعمتهایی را هم که خدا نصیبت کرده، ببین.
من سرافکنده و خاموش شدم و نمی دانستم چه بگویم. بعد امام فرمود: «ای أباهاشم! خداوند، ایمان را روزی تو کرد و به وسیله آن بدنت را بر آتش، حرام کرد و تندرستی را نصیبت نمود و به واسطه آن، تو را بر طاعت یاری کرد و قناعت را به تو داد و از این راه از تبذّل باز داشت».
حجتالاسلاموالمسلمین عصاری تأکید کرد: اگر کسی سه نعمت ایمان، سلامتی و قناعت را که امام هادی علیهالسلام علیهالسلام در این حدیث برشمردند، دارد باید خدا را شکر کند و اگر ندارد باید به دنبال کسب آنها باشد.
وی یادآور شد: ما گاهی فقط گرفتاریها و مصیبتها را میبینیم و نعمتها را نمیبینیم؛ نعمتهای خداوند بسیار بیشتر از سختیها است، اما ما تنها به مشکلاتمان توجه داریم.
وی تصریح کرد: اگر به نعمتهای الهی توجه داشته باشیم، مشکلات برای ما آسان تر میشود؛ ثانیا آنقدر نسبت به طاعت و بندگی خدا میل و علاقه پیدا میکند که مشکلات و مصائب تحت تأثیر نعمتها قرار میگیرد.
استاد حوزه علمیه بیان داشت: حضرت موسی علیهالسلام از خداوند سؤال کرد من چگونه محبت تو را در بندگانت قرار دهم، خطاب شد نعمتهایی را که به آنان دادم، برایشان یادآوری کن؛ یادآوری نعمتها باعث میشود که محبت انسان نسبت به خداوند و طاعت و بندگی انسان بیشتر شود.
توجه به نعمتهای خداوند، سختیهای زندگی را کمرنگ میکند
حجتالاسلاموالمسلمین عصاری عنوان کرد: ما در کشوری زندگی میکنیم که پرچمدار مکتب اهل بیت علیهمالسلام است که باید این نعمت را قدر بدانیم؛ اگر ولایت اهل بیت علیهمالسلام را در کنار مشکلات و مصیبتهای زندگی داشته باشیم، همین بر سختیهای ظاهری دنیا غلبه میکند.
وی با بیان اینکه نعمت عافیت و سلامتی یکی از نعمتهای بزرگ است، گفت: شخصی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد که در شب قدر چه حاجتی از خدا بخواهیم، حضرت فرمودند که از خداوند طلب عافیت و سلامتی داشته باشید. امروز بسیاری افراد دچار بیماریهای صعب العلاج هستند که نیاز به مراقبتهای پزشکی دارند و ما باید نعمت سلامتی را قدر بدانیم.
استاد حوزه تصریح کرد: خداوند نعمتهای فراوانی نصیب ما کرده است که اگر توجه کنیم سختیهای زندگی برای ما کمرنگ میشود؛ گاهی نعمتها نادیده گرفته میشود، داشتن فرزند صالح و همسر پاک و عفیف از جمله نعمتهایی است که گاهی نادیده میگیریم.
نظرات