به گزارش روابط عمومی، سرکار خانم نجمه نجم مشاور طرح و برنامه مدیر جامعه الزهرا سلاماللهعلیها در تاریخ سه شنبه ۲۷ آذر در برنامه پلاک ۱۶ سیمای نور حضور یافت و به مناسبت هفته وحدت حوزه و دانشگاه، به تبیین مختصات فعلی وحدت حوزه و دانشگاه؛ با عنایت به تاریخچه و ارائه راهکار برای آینده پرداخت.
استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه در ابتدای سخنان خود ضمن گرامیداشت سالروز شهادت استاد مفتح، پرچمدار «پیوند حوزه و دانشگاه» عنوان کرد: به عنوان عضوی از خانواده بزرگ جامعه الزهرا سلاماللهعلیها، از مجموعه تلاشها و دستاوردهای علمی و عملیِ فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی تشکر می کنم. امیدواریم در چهلمین سالگرد تأسیس جامعه الزهرا سلاماللهعلیها که همکاران بنده در تدارک اجلاسیه آن هستند، ان شاءالله اقدامات هم افزایی را بین جامعه الزهرا سلاماللهعلیها و دانشگاههای کشور شاهد باشیم.
در ادامه، مجری برنامه پلاک ۱۶ به بیان سؤالاتی پرداخت که استاد نجم به این سؤالات پاسخ داد.
این گفتگوی ویژه را در ادامه بخوانید:
سؤال: در مورد تاریخچه حوزه و دانشگاه در قبل انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب، توضیحاتی می دهید. ضمن آن هم مطلوب است به رویکردها و اقدامات مختلف در راستای وحدت حوزه و دانشگاه اشاره بفرمایید.
در این فرصت کوتاه، یک مرور تاریخی بر شکلگیری دانشگاه و حوزه در ایران داشته باشیم و سپس تاریخچه بحث وحدت حوزه و دانشگاه را رصد کنیم تا بتوانیم خیلی کوتاه به مرادمان از وحدت حوزه و دانشگاه پاسخ دهیم. همچنین نسبت به مختصات فعلی رابطه حوزه و دانشگاه، راهکارهایی را برای آینده مسیر پیشنهاد دهیم؛ چون لازم است وحدت حوزه و دانشگاه در چهل ساله دوم انقلاب، وارد مرحله جدیدی از اقدامات تحولی شود.
تاریخچه وحدت حوزه و دانشگاه
قبل از انقلاب اسلامی، نهاد علم در ایران؛ چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، به علمِ جامع و مباحث تربیتی و اخلاقی توجه داشته و این تلفیق را نگاه تمدنی خود میدانسته است.
اولین دانشگاه در دنیا با نام دانشگاه جندی شاپور با قدمت 17 سده بوده که ثبت بین المللی هم شده است.
نکته قابل توجه اینکه، بعد از اسلام در اوج و شکوفایی تمدن اسلامی در سده ۴ تا 7 هجری قمری، حوزههای علمی جامع، با عنایت به خردورزی، عقلانیت، معنویت و فضیلت و با هدفِ علم نافع و تربیت انسانهای تأثیرگذار شکل میگیرد که خروجیهای آن ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، خواجه نصیرالدین طوسی و سایر بزرگان هستند. اگر با سرعت از این سیر تاریخی عبور کنیم، مناسب است اشارهای به تاریخ آموزش عالی با مدل نوین در ایران داشته باشیم که عموماً با تأسیس دارالفنون آغاز میشود. به تدریج با روندی که با تأسیس دارالفنون (در سال 1230ش) با ورود رشتههای فنی جدید به عرصه نظام علمی کشور ایجاد شد و بعدها با تأسیس مدرسه علوم سیاسی ( 1305ش) به عرصه علوم انسانی نیز کشیده شد. در نهایت با تاسیس دانشگاه تهران در سال(1313ش) روند ایجاد دو نهاد علمی مستقل در کشور شروع شد.
در مورد قدمت و اصالت حوزههای علمیه در جهان اسلام و ایران، از حلّه تا نجف و ایران، مباحث تفصیلی و قابل توجهی دارد که در این فرصت کوتاه نمیگنجد. اما نکته مهم مرتبط با بحث ما این است که با توجه به سیاستهای رژیم پهلوی در قبل از انقلاب اسلامی، شاهد شکاف و دوگانگی میان این دو نهاد علمی بودیم.
پیروزی انقلاب اسلامی
اما با پیروزی انقلاب اسلامی، روند تضعیف حوزه از سوی حکومت پهلوی متوقف شد و جمهوری اسلامی به ویژه با هدایت و ارشادات امام خمینی (ره) مسیر وحدت حوزه و دانشگاه را آغاز نمود. در نتیجه، «پیوند حوزه و دانشگاه» به برکت پیروزی انقلاب اسلامی و اقدامات تاثیرگذار شهید مفتح، شهید مطهری و شهید بهشتی شکل گرفت.
بیانات حضرت امام در 27 آذر 1359 خوب است مجدد توسط همه حوزویان و دانشگاهیان مطالعه شود که در ج13 صحیفه امام در ص412 تا 421 قابل مراجعه است.
امام راحل، «هدف» دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه را انسانسازی و تربیت عالم متفکر، مهذب و متعهد میدانند. این دو نهاد علم، مرکز ساخت انسان است و بایستی در علم و عمل، در علم و تعهد و تهذیب، در مباحث نظری و کاربردی با هم رشد کند. (ر.ک: 27 آذر 1359، صحیفه امام، جلد13، ص 412) / تاکید مقام معظم رهبری در همین دیدار 30 آبان با جامعه الزهرا و عنایت به معرفت و تربیت و تهذیب، نشاندهنده اهمیت این مطلب از طرف رهبران انقلاب ماست.
نکته قابل تأمل دیگری در فرمایشات امام این است که: وحدت حوزه و دانشگاه یعنی ائتلاف همه ملت. (امام خمینی،1370،ج10: 84)/ و اصلاح و حل مسائل کشور و موفقیت نظام اسلامی، محصول وحدت دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه است.(امام خمینی،1370،ج15: 470)
به عبارتی امام راحل، «مراد از وحدت این دو نهاد علم» را در «یکی شدن اهداف در سطوح بنیادی و کاربردی در این دو نظام علمی» میدانند و بر این باور هستند که کلید توفیق و موفقیت کشور در وحدت و ائتلاف این دو نهاد علم است. پس به طور خلاصه، مطلب اساسى، وحدتِ هدف است و بايد سعى شود تمام عوامل و وسايلى كه براى رسيدن به وحدتِ هدف لازم است، تأمين شود. اگر اين دو گروه بدانند كه يك هدف دارند، در مقابله با مشكلات، موضع واحدى را اتخاذ خواهند كرد.
پس از ارشادات امام خمینی(ره) و در ادامه تاکیدات مقام معظم رهبری، تلاشهایی در زمینه برای «تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه» صورت میگیرد که برخی از اقدامات عبارت است از:
* «جریانِ انقلاب فرهنگی و تاسیس نهادهایی همچون سمت»
* ایجاد نهادهای وابسته به حوزه در دانشگاه : در مورد نهادهای وابسته نیز یکی ازمهمترین نهادها «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه» است که اساسا با همین هدف تاسیس شده است. بعد از آن «موسسات آموزش عالی حوزوی مثل موسسه امام خمینی، باقرالعلوم، مفید، امام صادق» و غیره نیز با همین هدف تاسیس شده اند.
در اساسنامه بسیاری از این نهادهای حوزوی به مسایلی همچون «اسلامی سازی علوم انسانی» و «نقش حوزههای علمیه در نهادهای علمی» توجه شده است.
* اقدامات خوبی در ارتباط موثر حوزه و دانشگاه را در بین نهادهای سیاستگذاری و تقنین ملاحظه میکنیم. مرکز پژوهشهای اسلامی مجلس شورای اسلامی را در تهران داریم، و مرکز تحقیقات مجلس را در قم داریم که به هر دو نگاه حوزوی و دانشگاهی عنایت میشود. شورای عالی انقلاب فرهنگی را در تهران داریم ضمن آنکه شورای تخصصی حوزوی را در قم به عنوان مکمل شورای عالی انقلاب فرهنگی تهران داریم. این عنایات خوب، تدبیری در راه تحقق وحدت حوزه و دانشگاه بوده است.
* از طرفی، برای تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه و ان شاءالله تحقق وحدت حوزه و دانشگاه، متناسب با ارزشهای ملی و اسلامی تا کنون سیاستگذاری و به عبارتی دیگر قاعده گذاریهای متعددی رخ داده است. مهمترین اسنادی که در آنها به وحدت حوزه و دانشگاه توجه شده است، دو سند «دانشگاه اسلامی» و «سند جامع علمی کشور» است. در مورد ایجاد تحول در دانشگاه «سند دانشگاه اسلامی» تدوین شده است و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در این زمینه فعال است. در سند مذکور، راهبردها، اهداف و راه کارهای متنوعی مطرح شده است که هر کدام بحث تخصصی خود را دارد.
* یکی دیگر از تلاشهای صورت گرفته پس از انقلاب اسلامی، زمینه سازی برای حضور حوزویان در دانشگاهها بوده است. تاسیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و شکل گیری گروههای معارف اسلامی در دانشگاهها از موارد بارز این حضور است
* همچنین لازم به ذکر است که تاسیس حوزههای علمیه دانشگاهی نیز که در برخی از دانشگاههای کشور تاسیس شده را باید در همین موضوع مورد توجه قرار داد.
* توجه به رشتههای اسلامی در دانشگاهها در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه:
* توجه به دانشگاهیانی که در حوزه تحصیل و تدریس میکنند و نیز حوزویانی که در دانشگاه تحصیل و تدریس میکنند: این امر نیز پدیده قابل توجهی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داده و میبایست در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه مورد توجه قرار گیرد.
منظورمان از بیان این موارد چه بود؟ یکی پاسخ به مراد از وحدت که روشن شد، مراد وحدت در هدف است. و دیگری تعیین مختصات فعلی رابطه این دو نهاد علمی با عنایت به تاریخچه و در ادامه، ارائه راهکار برای آینده
سؤال: در نکاتی که مطرح فرمودید، پاسخ به مراد از وحدت که روشن شد که مراد «وحدت در هدف» است. ضمن اینکه مختصات فعلی رابطه این دو نهاد علمی با عنایت به تاریخچه شان به دست آمد، چه راهکاری برای پیشبرد آینده این مسیر پیشنهاد میدهید.
با این اوصاف و اقدامات، در سطح اسناد کلان و قاعدههای کلان وضع شده در کشور، توجه به نسبت خوبی به موضوع وحدت حوزه و دانشگاه شده است؛ هر چند اصلاح و بازنگری لازم دارد. لذا به نظر میرسد که در اسناد، قوانین، رشتهها و در سطح «ترابط و تبادل» در موضوع حوزه و دانشگاه در مجموع، اتفاقات خوبی افتاده است و ما به «تفاهم علمی و عملی اولیه» هم رسیدیم؛ اما لازم است زنجیره مفهومی تا تحقق وحدت ادامه پیدا کند.
به نظر بنده، ما در مبحث وحدت حوزه و دانشگاه یک زنجیره مفهومی معنادار داریم: ترابط، تبادل، تفاهم، تعامل، توازن تا برسد به «تعالی» رابطه یعنی تحقق «وحدت حوزه و دانشگاه» ..... همان طور که عرض کردم با کارهای انجام شده برای تعمیق این پیوند، به لطف خدا ترابط و تبادل رخ داده و به تفاهم علمی و عملی اولیه هم رسیدیم. اما برای ادامه مسیر و آینده این ارتباط، لازم است پیگیریها و عزم جدی تری داشته باشیم:
1- لذا بایستی در چهل ساله دوم انقلاب وارد «تعامل حوزه و دانشگاه در حل مسائل علمی فرهنگی کشور با رویکرد جامع نگر و منظومه ای و با مدل حل مسئله شویم.
2- الان نسل جدید دانشگاههای حکمت بنیان با توصیه مقام معظم رهبری مورد انتظار است که استاد محور، برنامه محور، شاگردپرور و اخلاق مدار و در راستای تقویت عقلانیت، معرفت و معنویت شکل بگیرند که خدا رو شکر کارهایی در حال انجام است. همدلی و هم اتکایی در حل مسائل جامعه بخصوص عرصههای فرهنگی اجتماعی مشارکت جدی کنیم.
3- ما نیاز به اندیشکدههای حوزوی دانشگاهی و حلقههای اندیشه ورزی بین این دو نهاد داریم تا فارغ از نشست صوری و شعار، حل مسئله عملیاتی کند. به طور مثال: الان استاندار محترم به دنیال هم افزایی در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی و ارتقای فرهنگ شهری هستند، اندیشه ورزی حوزوی و دانشگاهی با قابلیت دادن مدل عملیاتی به کمک بیایند. / رئیس صدا و سیما به دنیال تبدیل قم به جهان شهر عقلانیت و معرفت و معنویت است که تمدن سازی کند، تیمهای اندیشه ورزیِ نظری و عملیاتی بین فضلای حوزه و اساتید دانشگاه شکل بگیرد
4- ما نیازمند احیای امر اجتماعی با کمک حلقههای میانی و رابطههای میان نخبگانی هستیم. تشکلهای مردم نهاد از طیفهای مختلف حوزی دانشگاهی با نگاه استانی، ملی و فراملی، میتواند نقطه عطفی برای احیای امور اجتماعی و مردمی با کمک حوزه و دانشگاه باشد که با راهبری نخبگان و پیش کسوتهای حوزه وو دانشگاه، به همراه تشکلها و انجمنهای علمی طلبگی و دانشجویی شکل بگیرد.
پس برای ساخت آینده بهتر ایران، مسئله محور، چالشی و البته با نگاه مستمر و عمل گرایانه، برای حل مسائل نظام اسلامی و جهان بین الملل با همراهی حوزه و دانشگاه حرکت کنیم.
نظرات