خانواده نخستین نهاد اجتماعی منحصر به فرد است که سلامت و موفقیت جامعه مرهون سلامت و رضایتمندی اعضای آن است، زیرا هر نوع روابط بین فردی از روابط زناشویی تاثیر می پذیرد[1].
خانواده دارای اهمیتی وصف ناپذیر است. تمامی آموزشها و عادات و تمایلات شخصی افراد از خانواده نشأت می گیرد. خانواده مبنای انتظام دهنده افراد در زندگی اجتماعی است، کانونی که نسل آینده را می پرورد و حیات و بقای جامعه را تضمین می نماید. اگرچه انعقاد زوجیت و تشکیل خانواده، به ظاهر از جریان عقد ازدواج بین دو فرد حاصل می آید، اما در اسباب حقیقی تکوین و تداوم این پیمان و پیوند، در فطرت آدمی و ویژگی های ذاتی و نیازهای طبیعی آحاد تشکیل دهندۀ آن نهفته است؛ به تعبیر دیگر، هر چند تکون مصادیق خارجی این نهاد، نتیجۀ توافق افراد خارجی مشخصی است، امّا طبیعت این نهاد ( مطلق خانواده ) از طبیعت ( خصائل و خصائص ذاتی) مثلث « زن، مرد و فرزند» سرچشمه می گیرد[2].
خانواده واحد بنيادين جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و به عنوان یک ساختار تصادفی محسوب نمی شود[3]. خانواده کانون اصلی رشد و تعالی افراد محسوب می شود. با این حال همچون هر نهاد دیگری ممکن است تعارضات و اختلافاتی در آن به وجود آید. در این موارد باید تا حد امکان کوشید که اختلافات به نحوی حل و فصل شود که به جایگاه ارزشمند خانواده و قواعد اخلاقی حاکم بر آن لطمه ای وارد نشود؛ در صورت بروز اختلافات می توان راه کاری برای حل و فصل آن پیشنهاد داد که در عین حل اختلاف، کمترین آسیب به شئونات خانواده واعضای آن وارد شود. به نظر می رسد ارجاع اختلافات به داوری و مشاوره، تا حدود زیادی می تواند مانع از لطمه به حیثیت و قداست خانواده واعضای آن باشد[4].
خانواده جایگاه ویژهای در نظام جمهوری اسلامی ایران دارد، ولی متأسفانه شاهد شکلگیری سبکهای جدید زندگی در برخی از خانوادهها و اختلافات هستیم. امروزه فروپاشیدن بنیان خانواده از مهمترین اهداف دشمنان انقلاب اسلامی است. کشورما در زمینه طلاق دچار آسیب های زیادی است که باید گام هایی جدی در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی با موضوع خانواده و طلاق برداشته شود؛ باید تمام زوایای این آسیب ها، ارزیابی و بررسی شده و همه نهادها و دستگاههای ذیربط بویژه حوزه های علمیه در این زمینه با هوشیاری ورود کنند. عمل به دستورات اسلام سبب سعادت و تحکیم بنیان خانوادهها میشود، براساس آموزههای دینی و روایی، ایجاد محبت، مودت و عشق درزندگی نیازمند مهارتهایی است که آگاهی زوجین از این مهارتها موجب تحکیم بنیان خانواده و رشد و تعالی همسران و پیشگیری از اختلافات و کاهش طلاق میشود.
طرح پیشگیری و کاهش طلاق با الهام از تعالیم اسلامی و استفاده از ظرفیت های تخصصی سازمانهای متولی بویژه حوزه های علمیه بر اهمیت و حفظ قداست خانواده تاکید دارد.
ارائه خدمات مشاوره دینی و آموزش مهارت های ارتباطی مؤثر و جلوگیری از رفتارهای پرخطر برای زوجین از سوی مبلغان و اقشار تأثیرگذار و توانمند حوزه در جهت حفظ و تحکیم بنیان خانواده و کاهش طلاق از مهمترین برنامههای طرح پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و حفظ بنیان خانواده است.
اختلافات خانوادگی علاوه بر زوجین، می تواند تاثیرات متعدد و عمیقی بر فرزندان بگذارد؛ اختلافات ممکن است منجر به افسردگی، افت تحصیلی، عدم توانایی در جامعه پذیری و یا عقده های روانی این عضو سوم از خانواده شود. از آنجاکه جامعه سالم خانواده سالم و آرام را می طلبد، هرگونه تنش در خانواده، به مثابه ضربی است که صدای آن در جامعه به صدا در خواهد آمد. اختلافات و ناملایمات خانوادگی که به دلایل مختلفی ایجاد می شوند می توانند بازخورد های اجتماعی عمیقی داشته باشند، و در آخر اینکه تغییر خانواده که زندگی همه اعضایش را تغییر می دهد آن قدر اهمیت دارد که باید دقیق شرح داده شود. خانواده درمانی صرفاً بر تغییر فرایند زندگی خانوادگی به عنوان یک کل استوار نیست بلکه در همه اعضای خانواده تغییر ایجاد می کند؛ بنابراین چون همه اعضای خانواده تغییر می کنند و به اعمال تغییر مستمر روی یکدیگر ادامه می دهند، در نهایت خانواده بهبود و دوام می یابد[5].
درهمین راستا، مراکز حوزوی وظیفه دارند در زمینه پیشگیری از طلاق و کاهش و درمان آن اقدامات آموزشی ، پژوهشی ،تبلیغی ،رسانه ای و مشاوره ای و تقنینی از جمله تصویب قوانین جامع و اصلاح گرمتناسب با وضعیت فرهنگی و اجتماعی کنونی ازدواج و خانواده، آموزش مهارتهای زندگی در مراحل مختلف از طریق نهادهای فرهنگی و آموزشی بویژه حوزه های علمیه ، فرهنگسازی عمومی در خصوص شناخت خانواده سالم درکشور از طریق رسانهها ، برگزاری کارگاه های آموزشی با حضوراستادان مجرب حوزه ، زمینه سازی برای دریافت مشاورههای تخصصی زوجهای جوان و خانوادهها انجام دهند که میتوان به آنها بهعنوان عواملی که در کاهش طلاق و درمان آن مؤثر هستند، نگاه کرد.
برای پیشگیری از طلاق راههای متعددی وجود دارد که یکی از آنها آموزش زوجین جوان می باشد، در ادامه به تبیین و تشریح جزییات این طرح می پردازیم.
طرح آموزش زوجین جوان
بسیاری از زوجين جوان در ابتدای زندگی مشترک حتی گاهی قبل از آغاز زندگی مشترک (در دوران عقد) كه به دليل ناهماهنگي فرهنگی، رعايت نكردن آداب اجتماعی رایج در فرهنگ خانوادگی همسر، عدم شناخت ویژگیهای فرهنگی، خانوادگی و فردی يكديگر، عدم آشنایی با شیوه انطباق با شرایط جدید، بهانه جويي بر سر مسائل جزئي، ناديده گرفتن حقوق يكديگر، و ساير موارد، اختلافات و بعضا اختلالاتی را در زندگی مشترک خود بوجود مي آورند. اگر زوجين آگاهي كافي از چگونگي برخورد با مسائل مذكور را در ابتداي ازدواج داشته باشند و با وظائف خود آشنا بوده و همه را رعايت كنند كمتر به آسيب هاي بعد از ازدواج برخورد مي كنند ومشكلات زناشويي دامنگير آنها نخواهد شد.
یکی از نیازهای اساسی زوجین جوان داشتن آگاهی در ابعاد مختلف زندگی مشترک است که در تحکیم بنیان خانواده تاثیر بسزایی خواهد داشت. شناخت نیازهای زوجین جوان توجه بیشتر برنامه ریزان را به مسائلی که زوجین کمتر از آن آگاهی دارند، سوق می دهد ارائه آموزشهای مورد نیاز به زوجین جوان کمک می نماید تا افکار و احساسات خود را بهتر درک نموده و تصمیمات صحیح و مناسبتری در مورد موضوعات مختلف زندگی خود اتخاذ نمایند.
يكي از مهمترين وظايف مراكز فرهنگی و تبلیغی، برگزاري كلاسهاي آموزشی و ارائه مشاوره به زوجین در آغازین روزهای زندگی مشترک و حتی قبل از آن مي باشد.
آموزش هاي آماده شدن براي زندگی مشترک، و مسؤلیت پذیری در این زندگی جدید، نقش بسیار مهمی در پيشگيري از نارضايتي و شكست در زندگي زناشويي دارد. زوجين مي توانند ياد بگيرند كه چگونه زندگی موفق و پايداري را داشته باشند. بنابراين آموزش ها و مشاوره های روزهای آغازین زندگی مشترک برای زوجین جوان نقش آموزشي، درماني و پيشگيرانه خواهد داشت.
راهکار دوم ارایه مشاوره های تخصصی است.
از آنجا که مشاوره زن و مرد به عنوان زوج در مشاوره زوجین بررسی می گردد در خانواده نیازمند نوع دیگری از مشاوره با عنوان مشاوره خانوادگی هستیم. مشاوره ای که بیشتر به روابط والدین و فرزندان و خود کودکان در خانواده های ناپایدار یا از هم گسسته تمرکز دارند. در درمانگری دینی که در رأس آن انبیاء قرار دارند، نجات انسان از گمراهی محور اصلی است. از دید قرآن محدوده طبیعت، محکوم « هدایت» و مشمول « هدایت همگانی » خواهد بود[6]. با صنعتی شدن کشورها و ماشینی شدن مشاغل، راهنمایی به صورت راهنمایی حرفه ای آغاز شد و به تدریج دامنۀ وسیع تری پیدا کرد، به صورتی که مسائل روانی، اجتماعی، تحصیلی و تربیتی را نیز شامل شده است[7]. مشاوره خانوادگی به معنای فراهم نمودن تمامی نیازهای طرفین صرف نظر از نژاد ایشان می باشد[8]. کیفیت مطلوب در خدمات مشاوره ای بدین معناست که تمامی مشاوران حداقل استانداردهای صلاحیت را رعایت نمایند و اینکه زوج های مراجع صرف نظر از مبانی اعتقادی خدمات مشاوره ای را دریافت نمایند. این به این معناست که حداقل برخی از استاندارادها باید به مراجعین ارائه شود[9].
مشاوره خانوادگی به عنوان یک سازوکار اختیاری، بی طرفانه، جایگزین راهکارهای حل اختلافات که در آن مشاوران بیطرف به حل اختلافات تاثیر گذار بر خانواده می پردازند، تعریف شوند[10]. گرچه برخورداری از دانش تخصصی در زمینه مشاوره شرط لازم برای حرفه مشاوره است، اما کافی نیست؛ زیرا جدا کردن ویژگی های شخصیتی مشاوران از سطح و سبک عملکرد حرفه ای آنها امکان پذیر نیست[11].
فواید مشاوره به اعضاء خانواده بسیار زیاد است. مشاوره و حل مشکلات خانوادگی باعث بهبود کیفیت زندگی اعضاء خانواده، افزایش عمر، بهبود عملکرد افراد خانواده در شغل و تحصیل و... در نهایت باعث جلوگیری از اختلالات روانی می گردد؛ مشکلات خانوادگی مانع تحقق استعدادهای اعضای خانواده شده و سبب بروز نابسامانی های روانی و مشکلات رفتاری را فراهم می آورد.
کمک به زوجین به منظور کسب درک متقابل و داشتن انتظارات معقول از یکدیگر، یاری رساندن به والدین در جهت اجتناب از شیوه های فرزند پروری استبدادی، سهل انگارانه یا تبعیض آمیز و شناخت دانش آموزانی که به دلیل مشکلات خانوادگی از خانه فراری شده اند و یا اقدام به خودکشی نموده اند کمک کند؛ به عنوان بعضی از فعالیتهای مشاوران خانوادگی شمرده شده اند.
مشاوره زوجی مشاوره ای است که در آن راهنمایی ها و توصیه ها بر مسائلی متمرکز می شود که روابط بین دو شریک را به اختلاف و مقابله با یکدیگر کشانده است، مشاوره با زوجین کوتاه مدت و مبتنی بر حل مسئله است؛ احتمالا دامنه وسیعی از رویکردها را جهت حل مشکلاتی از قبیل مسولیت های مشترک، انتظارات مربوط به آینده و وفاداری و تعهدات را شامل می شود[12].
در مشاوره زوجی، مشاور با روش های زیر به بهبود روابط زوجین کمک می کند، زوجین را تشویق می کند تا به ازدواج خود واقع بینانه تر و عینی تر نگاه کنند. در آغاز به صورت یک دیوار صدا برگردان برای احساسات و شکایات عمل می کند. به زوجین کمک می کند تا به جای مشکلات گزارش شده، مشکلات واقعی را مطرح کنند. به زوجین کمک می کند تا هر یک سهم خود را در پیدایش تعارض مشخص کنند. به زوجین این توانایی را می دهد که مسئولیت بخشی از پیامدها را که به خود آنها مربوط است بپذیرند. وفاداری و صداقت را به آنها می آموزد. به طرفین کمک می کند تا مسائل را با راه حل های خودشان حل و فصل کنند. به زوجین تفهیم می کند که نباید تنها یکی از دو طرف را به خاطر پیدایش مشکل در رابطه سرزنش کرد.
مشاورۀ ازدواج، بنا به روال کار سنتی آن، احتمالاً به صورت رویکرد اشتراکی است؛ هر یک از همسران با درمانگر مجزایی دیدار می کند. هر کدام از مشاوران از طریق مشارکت با یکدیگر می تواند دریابد که درمانجویش چه نظری دربارۀ موقعیت تعارض زا دارد و همسر او چه گزارشی از آن موقعیت برای مشاور خویش داشته است.
مشاوره زناشویی را می توان به تعبیری همان زناشویی درمانی دانست البته به تعبیر دقیق تر مشاوره زوجی ابزاری برای زناشویی درمانی است، که با کمک آن می توان به حل مشکلات زناشویی پرداخت. اما در عمل این دو مفهوم چنان با یکدیگر تنیده شده اند که نمی توان بدون تعریف یکی به ماهیت دیگری پی برد.
زناشویی درمانی[13] ( درمان زناشویی)، نوعی رواندرمانی است که برای تعدیل روانشناختی تعامل دو فرد که بر سر یک یا چند بُعد مختلف اجتماعی، هیجانی، جنسی و اقتصادی با هم تعارض دارند، ساخته شده است. در درمان زناشویی از طریق روابط مشخص و دقیق، اقدام به رفع اختلال، برگرداندن یا تعویض غیرانطباقی رفتار و تشویق رشد و اعتلای شخصیت می نماید. مشاورۀ ازدواج را می توان فرم محدودتری از زناشویی درمانی دانست، چون فقط از یک نوع تعارض خانوادگی بحث می کند. ازدواج درمانی بر ایجاد دوباره ی تعامل بین زوج تاکید نموده و گاهی به تفتیش روان پویایی طرفین می پردازد.
زوج درمانی با مشکلات درون فردی و بیرون فردی ویژه ای سرو کار دارد که روابط زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد مثلا ممکن است یکی از طرفین به افسردگی تشخیص داده شود با علت فیزیولوژیک مبتلا باشد که به رابطه شان اثر می گذارد یا هر دو شریک عملا روابط مشکل زایی با یکدیگر داشته باشند. ممکن است جلسه های انفرادی نیز به صورت جداگانه برای هریک از شرکا به ویژه در آغاز درمان برگزار شود ولی در مجموع قسمت اعظم طول درمان برای هر دو شریک فراهم می شود زوج درمانی که برای شرکای متاهل انجام می گیرد تحت عنوان درمان زناشویی شناخته می شود[14].
انواع درمان هایی که در راین راستا وجود دارند عبارتند از:
الف) درمان فردی: در درمان فردی، طرفین ازدواج تحت درمان دو درمانگر متفاوت قرار می گیرند که لزوماً با هم در ارتباط نیستند. هدف درمان تقویت استعدادهای انطباقی طرفین است.
ب) درمان زناشویی فردی: در این گونه درمان، هر دو طرف ازدواج تحت درمان قرار می گیرند.
ج) درمان مشترک: درمان مشترک، درمان طرفین ازدواج در جلسات مشترک است که بوسیلۀ یک یا دو درمانگر اداره می شود. این درمان، رایج ترین روش درمانی در درمان زناشویی است.
د) روانددرمانی گروهی: درمان زوج در گروه امکان می دهد که پویایی های گروه بر آنان تاثیر بگذارد. چنین گروهی معمولاً از 3 تا 4 زوج و یک یا دو درمانگر ترکیب یافته است. هـ) درمان توأم : درمان تأم با استفاده همزمان یا مرکب تمام روش های ذکر شده قبلی اطلاق می شود[15].
اهداف درمان برای اختلالات زناشویی را به شرح زیر تعریف کرده اند:
اهداف درمان برای اختلالات زناشویی عبارتند از: رفع ناراحتی هیجانی و ناتوانی و بالا بردن سطح رفاه طرفین ازدواج به طور توأم و انفرادی قسمتی از کار درمان قانع ساختن طرفین اردواج برای قبول مسئوولیت در درک ساختمان روان پویایی شخصیت خودشان است.
درمان زناشویی تضمین کنندۀ دوام ازدواج هیچ زوجی نیست. در واقع، در بعضی موارد، ممکن است طرفین به این نتیجه برسند که در اتحادی مرده درگیر شده اند که احتیاج به از هم گسستن دارد[16].
اگر مشاور، زوجین را به صورت جداگانه ملاقات کند، بحث راجع به رازداری، قبل از شروع جلسه برای هر یک از آنها بسیار مهم تلقی می شود. بنابراین مسائل محرمانه چه در جلسات فردی و چه در جلسات مشترک نباید بیان شود، یک قاعده کلی و خوب برای مشاور این است که به هر دو عضو زوج گفته شود که همه اطلاعات مشترکی که از قبل در هر جلسه آورده می شود و یا در هر جلسه مشخص می شود، می تواند در جلسات مشترک مورد توجه قرار بگیرد و به اشتراک گذاشته شود. ما از ملاقات زوج ها به صورت جداگانه طرفداری نمی کنیم، زیرا این مسأله می تواند حفظ رازداری را با مشکل مواجه سازد و فراموش شود که زوج مراجع است[17].
مشاورۀ زناشویی نسبت به روان درمانی وارد اعماق نمی شود، گستردگی ندارد و طولانی مدت نیست. مشاورۀ زناشویی بنا به روالی که از آغاز داشته، معمولاً کوتاه مدت است، می کوشد روابط آسیب دیده را مرمت کند و کم و بیش با مسایل اینجا و اینک سروکار دارد تا بازسازی گذشته. برخلاف رواندرمانی که به دنبال مسایل درونی می گردد ، مشاورۀ ازدواج در جستجوی مسایل واقعی است و برای تسهیل فرایند تصمیم هشیار در زوجینی که دچار مشکل شده اند، راهنماییهایی را فراهم می سازد[18].
امیدواریم با آموزش های بهنگام و مراجعه به مشاوران خانواده ، مشکلات و اختلافات خانواده ها کاهش پیدا نماید و ما شاهد خانواده های مستحکم و خوشبخت و متعالی باشیم.
تهیه و تدوین : مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س)
19 خرداد 1403
[1] نوابی نژاد، شکوه و همکاران (1395)، مبانی راهنمایی و مشاوره، تهران: انتشارات سمت، چاپ چهارم، ص 268
[2] حکمت نیا و همکاران، پیشین
[3] توحيدی، احمدرضا(1391)، تحول حقوق زنان و خانواده در اسناد بين المللی منطقه ای و حقوق ملی، مطالعات راهبردی زنان : 57، ص 10
[4] خداداد پور و جلالی، ص 207
[5] نوابی نژاد و همکاران، ص 279
[6] نوابی نژاد و همکاران، ص 46
[7] همان، ص 3
[8] Irving Howard H.,et all (1999), Family Mediation and Cultural Diversity: Mediating with Latino Families, Mediation Quarterly: 16 (4), pp 325-329, p325.
[9] Ibid, p335.
[10] Ellis, D., and Stuckless, N ( 1996), Mediating and Negotiating Marital Conflicts, Thousand Oaks, Calif, Sage publication, p 3.
[11] نوابی نژاد و همکاران، ص107
[12] کتاب فرهنگ توصیفی روان شناسی آمریکا ص 438
[13] Couple therapy
[14] همان ص 186
[15] ساعتچی، محمود،(1387)، دانستنیهای روان شناسی، تهران:نشر علم، ص 344
[16] Benjamin J Sadock, et all.(2007), Kaplan & Sadock's synopsis of psychiatry : behavioral sciences/clinical psychiatry, Philadelphia : Wolter Kluwer/Lippincott Williams & Wilkin,10th Edition, pp 848-849.
[17] لانگ، لین و یانگ، مارک،(1393)، مشاوره و درمان مسائل زن و شوهری، ترجمه علی محمد نظری، جواد خدادای، مسعود اسدی،کبری ناموران تهران: انتشارات آوای نور، چاپ دوم، ص342
[18] حکمت نیا، محمود و همکاران (1388)، فلسفه حقوق خانواده، تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، روابط عمومی، ج2،ص 109
نظرات